حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | فضا در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
مقاله جامع
جامع ترین مقاله شناخت حجم به زبان فارسی
حجم : مبانی هنرهای تجسمی
مفهوم حجم چیست ؟
-
احجام اصلی را نام ببرید؟
-
حجم منظم و غیر منظم چیست؟
-
حجم مجازی چیست؟
-
نور چه نقشی در شکل گیری حجم دارد؟
نقش برجسته چیست؟
-
تفاوت نقش برجسته و حجم در چیست؟
-
نقش برجسته ها چگونه طبقه بندی می شوند؟
حجم چه نقشی در هنرهای تجسمی دارد؟
-
حجم چه نقشی در مجسمه سازی دارد؟
-
مشهورترین مجسمه سازان تاریخ چه کسانی هستند؟
-
حجم در طراحی چگونه ایجاد می شود؟
-
حجم در نقاشی چگونه ایجاد می شود؟
-
تکنیک کیاروسکورو در نقاشی چیست؟
-
کدام هنرمندان از تکنیک کیاروسکورو در آثار خود بهره برده اند؟
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
معمولاً همه ی اشیا مادی در طبیعت دارای سه بعد هستند و زمانی که کنارشون می ایستی میتونی اطراف اون حجم بچرخی و سه بعدی بودنش رو مشاهده کنی، پس میشه گفت: همه اجسام و اشیا فضایی رو اشغال می کنند که با توجه به نسبتشون این فضا متفاوت دیده میشه و به اندازه این فضا حجم گفته میشه.
در واقع هر چیزی رو اگر در سه بعد گسترش بدیم حجم ایجاد میشه. پس میشه گفت حجم مقدار فضای اشغال شده توسط یک جسم یا شکل هست که در سه بعد: طول، عرض و ارتفاع یا عمق گسترش پیدا کرده.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
در مقاله سطح گفتیم اشکال اصلی و پایه که سایر شکل ها از ترکیب اونها ساخته می شن، به سه شکل اصلی؛ دایره مربع و مثلث محدود میشن. تو این قسمت میخوام بگم که احجام پایه هم به سه نوع تقسیم بندی میشن.
حالا ارتباطشون با این سه شکل اصلی که عنوان کردم چیه؟
اگر هرکدام از این اشکال رو در سه بعد گسترش بدیم احجام پایه؛ یعنی مکعب، کره و هرم تشکیل میشه.
خب این حجم ها ممکنه در طبیعت و محیط اطرافت به صورت مستقیم خیلی زیاد به چشم نخورن، اما اگر دقیق بشی میبینی که به طور کلی همه حجم های موجود در طبیعت از ترکیب یا تغییر این سه حجم پایه به وجود اومدن.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
نکته اینکه احجام طبیعی گاهی به صورت نسبتاً منظم به چشم میخورن و اما در بیشتر اوقات به صورت نامنظم وجود دارند. منظورم از منظم این هست که یک حجم در انواع مختلف خودش یک الگوی ثابتی داره و همه ی ما یک تعریف و تصویر ذهنی مشابه از اون داریم. مثل تخم پرندگان. قاعدتاً وقتی ازش صحبت به میان میاد همه ی انسان ها یک تصویر مشابه رو تصور میکنن. هر چند که ممکنه در واقعیت تخم پرندگان مختلف به لحاظ اندازه و فرم کمی باهم تفاوت داشته باشه.
حجم غیر منظم کاملاً برعکس مطلب فوق هست، در احجام غیر منظم که بیشتر از احجام منظم هم به چشم میخورن، دیگر یک الگوی ثابت ظاهری یا بصری وجود نداره، مثل یک نقش یا پترن واحد. به طور مثال وقتی میگم صخره هر کسی ممکنه یک شکلی از صخره رو تصور کنه که با تصویر ذهنی دیگران متفاوت باشه؛ کما اینکه در طبیعت هم این مطلب صدق میکنه.
همیشه تمام سنگ ها و صخره ها مشابه هم نیستند و گاهی تفاوت های ظاهری بسیار زیادی با هم دارند. و یا تفاوتهایی که حیوانات ، گیاهان و بسیاری از عناصر طبیعی دیگر در ظاهر باهم دارند.
علاوه بر این دانستن چیزی که در مورد حجم خیلی مهمه، تو پر یا تو خالی بودنش هست. در واقع در هنرهای تجسمی، درون و بیرون حجم هم در نقشی که در فضا سازی و شکل گیری ترکیب بندی ایفا میکنه اهمیت داره. ما معمولاً به فضایی که خود حجم اشغال کرده؛ فضای مثبت و محیط اطراف اون رو فضای منفی می نامیم.
برای دانستن مطالب بیشتر در مورد فضا می تونی مقاله فضا در هنر های تجسمی که در سامانه فینیور قرار داده شده رو مطالعه کنی.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
در هنر های تجسمی، اگر یک نقطه رو در سه بعد گسترش بدیم یا اگر یک سطح رو در جهات مختلف حرکت بدیم تجسمی از حجم بوجود میاد. یعنی در حین چرخیدن این سطح در ذهن ما تصوری از حجم ساخته میشه؛ و خب این یعنی اینکه حجم ساخته شده کاملاً ذهنی هست و واقعیت ملموس و مادی نداره. از همین رو به این نوع از احجام حجم مجازی گفته میشه.
حالا با جملات من شروع به ساختن حجم مجازی کن،
- یک شکل هندسی مثلث رو بر اساس محور عمودی خودش بچرخون.
- بله از چرخش مثلث به دور محور عمودی خودش حجم مخروط ایجاد می شه.
- حالا شکل مربع یا مستطیل رو بر محور عمودی بچرخون.درسته حجمی که بدست میاد استوانه نام داره.
- از چرخش دایره هم به دور محور قطری خودش حجم کره ساخته میشه .
پس اگر الان یک دایره رو بچرخونی حجم کره ساخته میشه اما به صورت مجازی، یا اگر روی کاغذ یک پاره خط رو در جهات مختلف حرکت بدی و در واقع ترسیم کنی تجسمی از حجم رو ایجاد میکنه. بنابراین حجم همیشه ملموس و مادی نیست، گاهی فقط به صورت بصری ایجاد میشه.
نور چه نقشی در شکل گیری حجم دارد؟
به طور دقیق بخوام بگم این نور هست که امکان دیدن اشیا و محیط پیرامون رو برای ما فراهم میکنه. یعنی اگر نور نباشه همه چیز در تاریکی مطلق فرو میره؛ پس نور در شکل گیری اشیا و به طبع احجام نقش بسزایی داره.
ساده تر بگم، زمانی که نور به یک جسم برخورد میکنه، در اثر تابش نور و کیفیات مختلفی که میتونه داشته باشه؛ تن های مختلفی از تیرگی و روشنی رو روی جسم ایجاد میکنه.
پس نور دارای کیفیات مختلفی هست که جلوه های متفاوتی رو روی اجسام ایجاد میکنه. در دوره آموزشی آنلاین عکاسی مقدماتی به طور تخصصی به مبحث کیفیات نور پرداخته شده است. در این مبحث می تونیم از شدت نور که میزان تیره یا روشن بودن وجوه مختلف جسم رو تعیین میکنه، و جهت نور صحبت کنیم.
- بسته به اندازه منبع نور و فاصله ای که از جسم میتونه داشته باشه، میزان تابش نور بر روی جسم متفاوت خواهد بود. هر چقدر منبع نور بزرگتر باشه نور نرم تر و ملایم تر و هرچقدر کوچک تر باشه کنتراست بیشتری یعنی سایه های تند و سخت تری خواهد داشت.
- نحوه تابش نور روی سوژه، حجم و شکل و فرم اون رو مشخص می کنه. اینکه نور از بالا به سوژه بتابه یا از پایین، روبرو یا پهلو، جلوه های بصری متفاوتی روی اجسام به جا خواهد گذاشت. به عنوان مثال اگز نور از مقابل یعنی از سمت روبرو به جسم یا سوژه بتابه، تمام قسمتهای جسم به یک اندازه روشن خواهند شد و نتیجه یک سطح یکنواخت و مسطح هست که در این صورت، وجوه مختلف جسم که نمایش دهنده نوع حجم هستند، از هم متمایز نمیشه و قابل تشخیص نیست.
- حالا اگر جهت نور رو تغییر بدی، از پهلو یا از زاویه مورب نسبت به جسم بتابه، اون سمت از جسم که رو به نور هست روشن و قسمتهایی که دورتر هستند کمی تیره و اون قمستی که پشت به نور قرار میگیره، کاملاً تیره میشه و به این صورت حجم جسم کاملاً و به درستی قابل تشخیص هست.
بنابراین در اثر تابش نور به یک جسم تن های مختلفی از تیرگی و روشنی ایجاد میشه؛ که سطوح مختلف یا وجوه مختلف حجم جسم رو از هم متمایز و جدا می کنند و ما متوجه حجم اون جسم می شیم. اگر غیر از این باشه یعنی تمام سطوح باهم و در یک حد و اندازه روشن یا تیره باشن ما فقط خطوط محیطی جسم، که در قالب فرم و شکل هستند رو می بینیم.
هنرمندان حوزه تجسمی برای ایجاد و بازنمایی دقیق حجم اشیا و نشان دادن برجستگی و فرو رفتگی و عمق و بعد در آثارشون از نمایش نور و کیفیات مختلف نور بهره می گیرند.
نقوش برجسته در فرهنگ غربی و شرقی دارای قدمت و تاریخچه ای قابل توجه هستند و ریشه در بناهای قدیمی و تاریخی هر فرهنگ دارند. همانطور که از نام نقش برجسته پیداست، یک اثر هنری و گونه ای از حجم است که در آن شکل یا طرح و نقش مورد نظر نسبت به سطحی که روی آن قرار گرفته برجسته تر هست. بنابراین از همه ی وجوه آزاد نیست و دارای یک پس زمینه هست، درست مانند یک نقاشی که عناصر و نقوش اصلی اثر نسبت به بوم و زمینه خودش برجسته و برآمده تر هست.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
تفاوت نقش برجسته با حجم در محدود بودن و بسته بودن نقش برجسته از یک سمت است. یعنی طرح و نقش اصلی از سطح و زمینه خود که میتونه دیوار، سطح سفالی یا متریال دیگر باشد برجسته و از یک سمت محدود و بسته هست.
اما در مورد احجام، باید بگم که یک حجم از تمامی وجوه آزاد هست، و امکان چرخیدن حول حجم به صورتی که از هر طرف بک حجم سه بعدی و برجسته رو شاهد باشیم وجود داره.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
این آثار هنری در یکی از روش های طبقه بندی به نسبت عمق و برآمدگی نقوش خود از پس زمینه به سه دسته کلی تقسیم بندی میشن:
Low relief :
نقش برجسته ای کم عمق که در آن نقوش فقط کمی از سطح پس زمینه خود برجسته تر هستند.
High relief :
نقش برجسته ای که در آن نقوش بیشتر از حد معمول برجسته هستند. در واقع در این نوع نقش برجسته، نقوش سه بعدی رو شاهد هستیم که همچنان به یک پس زمینه متصل هستند.
Sunken relief :
نقش برجسته فرو رفته که کمی با دو دسته قبل متفاوته و در اون نقوش تصاویر با یک خط عمق دار و فرو رفته از پس زمینه جدا میشن، به طوری که نقوش و طرح ها از سطح پس زمینه برجسته تر نیستند. این تکنیک تا حد زیادی در هنر مصر باستان به چشم میخوره.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
همانطور که در مباحث گذشته مطرح شد؛ از به هم پیوستن نقاط، خط و از کنار هم قرار گیری خطوط در جهات مختلف، سطوح اصلی هندسی ساخته میشن. گام بعدی در این پروسه ترکیب و به هم پیوستن سطوح یا گسترش سطح، جهت ایجاد حجم هست.
بله در یک تعریف ساده میشه گفت: اگر عنصر بصری نقطه رو در سه بعد گسترش بدیم، حجم ساخته میشه؛ چرا که حجم عنصریست دارای سه بعد طول و عرض و ارتفاع یا عمق.
در هنرهای تجسمی از حجم برای نمایش بزرگی وکوچکی و مقیاس اجسام، همچنین شکل دادن به فضای تجسمی خصوصاً در هنرهای سه بعدی استفاده می شه. از همین رو هنرمندان حوزه های مختلف تجسمی، با توجه به سبک و نوع هنر خود؛ اعم از نقاشی یا طراحی و یا مجسمه سازی به شیوه های مختلف به نمایش حجم می پردازند.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
مجسمه سازی شاخه ای از هنرهای تجسمی و هنری سه بعدی دارای طول و عرض و ارتفاع هست که حجم عنصر اصلی آن است و متریال های مختلف مثل سنگ ،چوب،فلز ،گچ و…… از طریق تراشیدن و کنده کاری تبدیل به اشیا سه بعدی میشن. بنایراین مواد مورد استفاده در مجسمه سازی می تواند متغییر باشد و همینطور تکنیک های مختلفی که در این شکل از هنر وجود خواهد داشت.
مجسمه ها همیشه منبع بزرگی برای درک تاریخ بشر بوده اند. آنها ما به درک دنیایی که اجدادمان روزگاری در آن می زیستند وادار می کنند، خواه قدمت آنها به هزاران سال قبل بر گردد یا فقط به چند صد سال، آنها به سادگی به ما نشان می دهند که زندگی در گذشته چگونه بوده است.
در بسیاری از فرهنگ ها مجسمه سازی نقشی مذهبی داشته و برای عبادت ها و مراسم های مذهبی به کار گرفته می شد تا اینکه به مرور زمان نقش سیاسی هم به خود گرفت و البته یکی از مقاصد مورد اهمیت در عصر حاضر برای مجسمه سازی جنبه زیبایی شناختی آن می باشد.
مجسمه “The Venus of Brassempouy” در سال 1892 از غاری در فرانسه کشف شد و حدود 25000 سال قدمت دارد که می توان گفت یکی از اولین بازنمایی های واقع گرایانه شناخته شده از چهره انسان است.
در طول تاریخ یکی از موضوعات مورد علاقه هنرمندان، علاقه به باز آفرینی بدن یا فیگور انسان بوده است. آثار هنری در مجسمه سازی می تونه یک نمایش کاملاً واقع گرایانه از بازسازی صحنه های مختلف یا به تصویر کشیدن چهره ها و شخصیت ها و …باشه مثل مجسمه سازی در دوره های گذشته یا اینکه کاملا انتزاعی و با دید متفاوت هنری باشه مثل مجسمه های امروزی.
در هر صورت یکی از جنبه های کلیدی و مهم در مجسمه سازی، چگونگی استفاده و بکارگیری فضا و فرم های خلق شده نسبت به هم توسط هنرمند است. زیرا هنر مجسمه سازی در پیوند با فضا و در فضا شکل میگیره و از این بعد با هنرهایی چون طراحی و نقاشی تفاوت داره و هنرمند باید تمام ویژگی ها ی فضایی که اثرش در آن به نمایش گذاشته می شه رو در نظر بگیره.
همچنین لمس اثر و بافت و اشکال مختلف در مجسمه سازی امکان پذیر هست و وقتی بیننده در اطراف مجسمه حرکت میکنه از هر سمت اثر رو به با یک فرم خاصی درک میکنه. پس میشه گفت پویایی یکی از ویژگی های هنر مجسمه سازی به شمار میره که با حرکت در فضا و زمان متغییر هست.
DONATELLO (C. 1386 – 1466) :
دوناتلو استاد مجسمهسازی و یکی از بزرگترین هنرمندان دوره رنسانس ایتالیا بهحساب میآید. که در پیشبرد هنر و فرهنگ در دوران رنسانس ایتالیا نقش اساسی داشت. او حدود سال 1440 مجسمه ی معروف برنزی داوود را خلق کرد. این مجسمه اولین پیکره ی کاملاً برهنه، بعد از دوران باستان بود.
MICHELANGELO (1475 – 1564):
میکل آنژ مجسمه ساز، نقاش و معمار و شاعر ایتالیایی از تاثیرگذاران در توسعه هنر غربی و یکی از بزرگترین و الهام بخش ترین هنرمندان تمام دوران شناخته می شود. مجسمه داوود اثر میکل آنژ مشهورترین مجسمه در تمام جهان می باشد.این مجسمه عظیم از یک بلوک سنگ مرمر سفید خلق شده و میکل آنژ برای اولین بار با به تصویر کشیدن داوود قبل از نبرد با جالوت به جای پس از نبرد، برخلاف نسخه های پیشین آن که توسط هنرمندانی چون دوناتلو به تصویر کشیده شده بود ، سنت شکنی کرد.
GIANLORENZO BERNINI (1598 – 1680):
جیان لورنزو برنینی هنرمند ایتالیایی، مسلماً بزرگترین مجسمهساز قرن هفدهم بود که به دلیل توسعه سبک باروک در مجسمهسازی شهرت داشت. برنینی همچنین به خاطر آثار معماری برجسته اش شناخته شده است. آگاهی حسی برنینی از بافت های سطحی پوست و مو و حس بدیع او از سایه، سنت میکل آنژ را شکست و ظهور دوره جدیدی در تاریخ مجسمه سازی غرب را نشان داد. تکنیک و طبیعتگرایی که او در برخی از آثارش به نمایش گذاشت، شهرت برنینی را به عنوان یک استاد منبتکار که از مواد خود فراتر رفت و مرمر را به گوشت، شاخ و برگ و خز تبدیل کرد، تثبیت کرد.
AUGUSTE RODIN (1840 – 1917):
آگوست رودین مجسمه ساز فرانسوی بود که مجسمه سازی مدرن عموماً با نام او آغاز می شود. رودین به دلیل توانایی خود در کنار گذاشتن رئالیسم به نفع استفاده از بافت، جزئیات سطح و نور و سایه برای انتقال احساسات شناخته شده است.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
-
حجم در هنر طراحی چگونه ایجاد می شود؟
نور و سایه از نظر بصری حجم اشیا رو برای ما مشخص می کنه و گفتیم برای اینکه بتونیم این نور و سایه رو درست تشخیص بدیم و ترسیم کنیم باید کیفیت های مختلف منبع نور رو شناسایی کنیم.
در هنر طراحی، برای نمایش هر چه بهتر حجم یک شی یا عنصر باید بازی نور و نقش نور در ایجاد سایه و روشن رو به درستی درک کنیم. همانطور که در مطالب قبل صحبت شد، منبع نور بر کیفیت سایه و روشن ایجاد شده روی اشیا و اجسام تاثیر مستقیم داره. اینکه نور از چه زاویه ای و یا با چه فاصله و شدتی در حال تابیدن باشه، حالت هایی مختلفی از تیرگی و روشنی رو روی اجسام ایجاد میکنه. در هر حال زمانی که نور به اجسام می تابه ما درجات مختلفی از تیرگی و روشنی رو شاهد هستیم که می تونیم اون ها رو به سه دسته تقسیم کنیم :
-
Highlights یا نواحی روشن :
قسمت هایی از جسم که در معرض نور هستند و روشن تر از سایر نقاط می باشند.
-
Shadows یا نواحی تاریک:
قسمت هایی از جسم که نور کمتری به آن ها برخورد کرده و در نتیجه تیره تر از سایر نقاط جسم که در معرض تابش نور قرار گرفتند می باشند.
-
Midtones یا تن های میانی:
قسمت هایی از جسم که به طور متوسط در معرض نور قرار گرفته و دارای درجاتی از تیرگی و روشنی با شدتی بین نواحی روشن و تاریک جسم می باشند.
برای نمایش حجم یک عنصر در طراحی باید در ابتدا بازی نور و سایه رو به درستی درک کنیم. منبع نور که در مطالب قبلی در موردش صحبت شد روی کیفیت سایه و روشنی که در اجسام ایجاد میشه تاثیر گذار هست. این که با چه شدت و از چه زاویه ای در حال تابیدن به جسم باشه.
در مورد سایه ها میشه گفت، اون قسمت هایی هستند که روی یک جسم نور کمی دریافت می کنند یا اصلاً نور دریافت نمی کنند و هایلات ها یا قسمت های روشن اون نواحی از جسم که در معرض تابش نور هستند.
همونطور که گفتیم یک جسمِ دارای حجم، بسته به زاویه و قدرت نور دارای مناطق تیره و روشن هست. هنرمندان طراح برای نمایش این تیرگی و روشنی، از سایه روشن یعنی تن های مختلف تیرگی و روشنی مداد، یا زغال و ابزار های مختص به خود،حجم اجسام و پدیده های طبیعی رو به نمایش میزارن. به این صورت که قسمت های در سایه قرار گرفته یعنی دور از نور یا پشت به نور ، تیره و قسمتهای نورخورده روشن می شه و وجوه مختلف احجام مشخص و از هم متمایز میشن. به طور کلی نمایش احجام به کمک سایه روشن به چند عامل بستگی داره:
-
نحوه ی نورگیری اجسام
که مربوط میشه به مبحث کیفیات نور و در موردش صحبت شد.
-
تبدیل رنگ ها به درجات مختلف خاکستری
از آنجایی که در هنر طراحی، ابزار های مورد استفاده مانند مداد طراحی یا زغال، محدود به ایجاد درجات مختلفی از خاکستری هستند، بنابراین در برابر یک صحنه یا سوژه رنگی، طراح باید توانایی تشخیص تیرگی و روشنی رنگ های مختلف رو داشته باشه تا رنگ های موجود رو تبدیل به درجات مختلف خاکستری کنه. در واقع سایه روشن در طراحی ارزش تیرگی و روشنی رنگها رو به نمایش میزاره.
در مورد کنتراست تیرگی و روشنی رنگ ها و معادل سازی رنگ ها به درجات خاکستری، در مقاله رنگ درهنرهای تجسمی چه نقشی دارد به طور تخصصی پرداخته شده که میتونی با مراجعه به این مقاله اطلاعات بیشتری در این مورد کسب کنی .
-
توانایی ایجاد تن های متنوع خاکستری با ابزار:
بعد از تشخیص کیفیت تیرگی و روشنی رنگ ها و توانایی تبدیل رنگ به خاکستری، باید توانایی ترسیم درجات رنگ رو با ابزارهای مختلف داشته باشی که طبق اصول و روش هایی خاصی صورت میگیره و نیاز به تمرین و تبحر بالایی داره چون هر ابزار طراحی، ویژگی ها و امکانات خاصی در ایجاد خاکستری داره.
در طراحی برای افزایش توانایی در ایجاد تن های مختلف خاکستری، یک جدول تنالیته خاکستری تهیه میشه که معمولاً هفت تا یازده خانه در این جدول ترسیم میشه و درجات مختلف خاکستری بین سیاه و سفید که اولین و آخرین خانه جدول هستند رو به نمایش میزاره.
حجم در هنرهای تجسمی چه نقشی دارد | 0تا100 هنگامه امیری نژاد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
در هنر نقاشی حجم چگونه ایجاد می شود؟
در هنر نقاشی هم مانند طراحی، از تابش نور و ایجاد سایه و روشن حجم نمایی اجسام و سه بعدی بودن آن ها نمایش داده میشه. بنابراین تمام مقادیر نوری و کیفیاتی که در هنر طراحی مطرح شد، در نقاشی هم وجود داره با این تفاوت که متریال و مواد مصرفی و ابزار هنرمند نقاش با طراح متفاوت هست.
نقاشان با به کارگیری رنگ های مختلف و شناخت درجات متفاوت هر رنگ به ایجاد حجم و عمق از طریق سایه و روشن می پردازند. بنابراین علاوه بر شناخت کیفیات نور و تکنیک های سایه روشن، یک نقاش باید شناخت کافی از رنگ ها و ترکیبات اون ها رو داشته باشه. اطلاعات کامل و جامع مبانی رنگ، در مقاله رنگ درهنرهای تجسمی چه نقشی دارد در سامانه آموزشی فینیور در دسترس شما قرار داده شده است.
در ادامه با یکی از تکنیک های نمایش حجم در نقاشی آشنا خواهیم شد.
حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | حجم در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
واژه chiaroscuro از دو واژه ایتالیایی chiaro به معنای روشن و scuro به معنای تاریک گرفته شده و یک تکنیک هنری ست که از طریق ایجاد کنتراست بین مناطق روشن و تیره در یک ترکیب نمایش داده میشه. به عنوان یک مفهوم رسمی، کیاروسکورو ریشه در رنسانس ایتالیا دارد؛ البته تعریف کیاروسکورو در رابطه با نقاشی در طول زمان متفاوت بوده است، اما تقریباً همیشه با حضور بخشهای روشن و تاریک با کنتراست بالا در یک ترکیب همراه بوده و میشه گفت این تکنیک نقاشی که اغلب با آثار هنری بیجان استاد هلندی رامبراند و هنرمند ایتالیایی پیشگام باروک، کاراواجو مرتبط است، پا از مرز نقاشی فراتر گزاشته و در میان هنرمندان بسیاری از رشتهها محبوبیت پیدا کرده است.
رامبراند، کاراواجو، لئوناردو داوینچی و ورمیر از هنرمندانی بودند که برای توسعه این تکنیک تلاش کردند.