رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد
مقاله جامع
جامع ترین مقاله شناخت سبک به زبان فارسی
سبک : رُمانتی سیسم |به انگلیسی : Romanticism - رُمانتیسم | به فرانسوی: Romantisme
سبک رُمانتی سیسم چیست؟
-
رُمانتی سیسم در چه سالهایی شکل گرفت؟
مضامین اصلی سبک رُمانتی سیسم در هنر چیست؟
-
رُمانتی سیسم در برابر کدام سبک ها ظاهر شد؟
-
تفاوت رُمانتی سیسم و رئالیسم در چیست؟
-
تفاوت رُمانتی سیسم با نئو کلاسی سیسم در چیست؟
هنرمندان سبک رُمانتی سیسم چه اهدافی را در نقاشی دنبال می کردند؟
-
هنرمندان مشهور سبک رُمانتی سیسم چه کسانی هستند؟
-
فرانسیسکو گویا خود را مدیون چه می دانست؟
-
هنر ویلیام بلیک دارای چه ویژگی هایی بود؟
-
اوژن دلاکروا آثار ادبی چه کسانی را مصور کرد؟
-
چه ویژگی هایی درونمایه آثار ویلیام ترنر را آشکار می کند؟
-
تئودور ژریکو بر کدام نقاشی سبک رُمانتی سیسم تاثیر بسیار داشت؟
-
منبع الهام کاسپار دیوید فردریش چه بود؟
رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد
چنین به نظر می رسد که در دنیای نوین، انسان های متمدن هر روز بیشتر از قبل در هنر و دیگر روش های بیانی به دنبال احساسات و عواطف غیر عادی یا تخیلی می گردند و تمایل دارند که از چهارچوب سنت ها فراتر بروند. در این میان این رُمانتی سیسم بود که احساسات و تخیل هنرمند را تسخیرکرد و این قدرت را داشت که به راحتی در وجود بیننده نفوذ کند. رمانتی سیسم را نمی توان در قالب یک مکتب ادبی و هنری گنجاند، و از آنجایی که تمام افکار، عقاید، ایده های اجتماعی و سیاسی، جنبش های مذهبی و حتّی اقتصاد را هم شامل می شود باید گفت در واقع یک حرکت یا جنبش اجتماعی-سیاسی است.
در یک معنای کلی رُمانتی سیسم (به انگلیسی : Romanticism) یا رُمانتیسم (به فرانسوی: Romantisme) به آن دوره ای اطلاق می شود که کیفیت های عاطفی و تخیلی در هنر و زندگی مورد توجه و تأکید قرار می گیرند.

رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد
اصطلاح رُمانتی سیسم در اواخر سده هجدهم در میان عده ای از منتقدان آلمانی مطرح شد که هدفشان متمایز ساختن ویژگی های نوین از ویژگی های کلاسیک در عرصه هنر بود .
سبک هایی که با عنوان رُمانتی سیسم شناخته می شوند؛ تقریباً در فاصله ی سالهای 1750 و 1850 طلوع و غروب کردند و به طور دقیق تر می توان اذعان داشت که اوج این جنبش هنری و ادبی بین سال های 1790 تا 1840 بود.
رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد
رُمانتی سیسم ، یک نگرش یا جهت گیری فکری بود در برابر روشنگری و علیه عقل گرایی سده هجدهم عصر بزرگ انتقاد، که مشخصه بسیاری از آثار ادبی، نقاشی، موسیقی، معماری، نقد و تاریخ نگاری در تمدن غرب طی دوره ای مابین سال های 1750 و 1850 می باشد.
مضمون های شاخص هنر این دوره عبارت بودند از: عشق به منظره های بکر طبیعی و درک عمیق جلوه های زیبای طبیعت، تعالی عاطفه و احساس بر عقل و فردگرایی، تأکید بر تخیل به عنوان دروازه ای برای تجربه متعالی و امور رمز آمیز و عجیب و غریب.
تأکید بر حساسیت های درونی و عواطف و خیالپردازی را می توان در آثار هنرمندان این دوره همچون: ویلیام بلیک و منظره های ترنر دید. هنرمندان این جنبش آثاری خلق کردند که نشان می داد حس و عواطف به اندازه عقل و تعادل در تجربه جهان اهمیت دارند، آنها بر فردیت، تخیل، خودانگیختگی، عواطف و رویا تأکید داشتند.

رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد رُمانتی سیسم چیست؟|هنگامه امیری نژاد
رُمانتی سیسم جنبشی بود که بر همه ژانرها تسلط داشت. از جمله ادبیات، موسیقی، هنر و معماری و… از آنجایی که در این دوره تاکید و تمرکز بر روی کیفتهای عاطفی و تخیلی زندگی استوار بود، می توان گفت: رُمانتی سیسم همچون یک روش هنری متضاد در مقابل رئالیسم به شمار می رود.
ویژگی نیمه نخست سده نوزدهم تقابل نئو کلاسی سیسم با رُمانتی سیسم بود. البته باید ذکر کرد که اگرچه رُمانتی سیسم در بسیاری از منابع به عنوان نقطه مقابل جنبش نئوکلاسی سیسم شرح داده شده است، اما از نظر سبکشناسی همپوشانیهایی هم بین آنها وجود دارد و می توان گفت که امروزه نئوکلاسی سیسم فقط به عنوان یکی از شیوه های متعدد در چهارچوب این جنبش ولی متضاد با بی قاعدگی سبک های رُمانتی سیسم به شمار می رود.
رُمانتی سیسم و رئالیسم دو سبک متضاد فکری ، هنری و فرهنگی بودند. در طول چند دهه پس از پایان جنگ های ناپلئونی، رُمانتی سیسم که بر موفقیتهای قهرمانانه فردی و عواطف و احساسات تاکید داشت؛ بر هنر اروپا مسلط بود. اصول اصلی رُمانتی سیسم بر قدرت قهرمانی فرد و فرد به عنوان بخشی از ساختارهای بزرگتر اجتماعی و فرهنگی متمرکز بود. آثار آنها غالباً نمایش جلوه های بصری زیبای طبیعت، عواطف و احساست و تخیل را نشان می داد.
رُمانتی سیسم با انتخاب احساسات، باورها و تخیل ،علیه اشکال پیشین هنر آغاز شد. در مقابل رئالیسم با هدف اصلی بازنمایی واقعیت از طریق به تصویر کشیدن رویدادها و موضوعات واقعی زندگی روزمره انسان ها به شیوه ای واقع گرایانه شکل گرفت. هدف این جنبش که بر بازنمایی دنیای واقعی اشاره دارد، تمرکز بر موضوعات و رویدادهای روزمره بود که قبلاً در آثار هنری رد شده بودند.
در آثار رئالیستی، مردم از همه طبقات اجتماعی و همچنین اتفاقات روزمره ای که در زندگی عادی رخ می دهند، به گونه ای واقعی که گویی در حال وقوع هستند به تصویر کشیده می شوند و می توان گفت که اغلب منعکسکننده تغییرات ناشی از انقلابهای صنعتی و تجاری هستند.
رُمانتی سیسم و رئالیسم هر دو به دنبال تغییر جهان بودند، اما هر کدام به زبان بصری و با تکنیک های متفاوتی سعی در رساندن پیام های خود داشتند.
نئوکلاسی سیسم در هنر سده نوزدهم با تکرار ارزش ها و سنت های گذشته، تلاشی در جهت مقابله با زمان حال محسوب می شود، جنبشی زیبایی شناختی و سبکی هنری که همچون واکنشی علیه رُکوکو سراسر اروپا را فرا گرفت.
هنرمندان نئوکلاسیک بیشتر با هنر کلاسیک پیوند داشتند تا با قوانین درونی خودشان. یعنی ارزش ها برای آنها برآمده از درون نبود بلکه یک الگوی از پیش ساخته شده بیرونی بود و تمام بلند پروازی ها و ارزش های آرمانی هنرشان از یک منبع دیگر سرچشمه می گرفت، از همین رو تحقق یافتنی هم نبود و می توان گفت تنها باز آفرینی یا باز تولید بود.انگیزه های آنها از اکتشافات باستان شناسی در هرکولانئوم، پِستوم و پُمپئی و انتشار کتابهای مصور درباره آثار باستانی ناشی شد.
در حالی که هنرمندان نئوکلاسیک پشتیبان مقیاس و فرم آرمان های یونانی و رومی بودند؛ رمانتیک ها در آلمان و انگلستان از دلتنگی عمیق یا از هیجان سخن می گفتند، آن ها مانند نئوکلاسیک ها آرمان های خود را به نمایش نمی گذاشتند بلکه تنها نمایش خودشان را آرمانی می کردند.
در واقع هر دو جنبش به رغم تفاوت هایشان اساساً تجربه ی مشابهی از یک عصر رو به پایان را بیان می کردند.
سرچشمه رُمانتی سیسم را می توان در نیمه دوم سده ی هجدهم جست و جو کرد. دریای طوفانی شب اثر کلود ژوزف ورنه، معرف تغییر موضوع نقاشی به سمت رویدادهای دریایی از قبیل سوانح، آتش سوزی و اینها است که نقاش فرانسوی با آنها نیازهای احساس دیدار کنندگان از سالن های لندن و پاریس را ارضا می کرد. این نقاشی ها از گرایش به افراط در احساساتی گری که مقدر بود پس از سقوط ناپلئون بر سراسر اروپا غالب شود خبر می دهند.

هنرمندان رمانتیک به موضوعات نامتعارف، هیجان انگیز و خطیر در قالب بازنمایی روایی متکی شدند. در واقع آنها به جای اینکه احساسات خود را مستقیماً به بیان در آورند از طریق تصویر توضیح می دادند و به عبارت دیگر تصویر سازی می کردند.
از هنرمندان مشهور رُمانتی سیسم می توان به فرانسیسکو گویا ، ویلیام بلیک، اوژن دلاکروا، ویلیام ترنر ، تئودور ژریکو و کاسپار دیوید فردریش اشاره کرد.
فرانسیسکو گویا هنرمند برجسته اسپانیایی اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود. نقاشیها، طراحیها و چاپهای او پاسخی به دورانی که در آن می زیست بود: یکی از آشفتهترین دورههای تاریخ اسپانیا. گویا در نیمه نخست سده هجدهم میلادی به دنیا آمد اما بیشتر آثار جاودانه اش را در میانسالی و از سال 1792 به بعد خلق کرد، مقارن با بروز بیماری اش.
فرانسیسکو گویا خود را مدیون چه می دانست؟
از لحاظ موضوع و شکل، دامنه و تنوع کارش تعریف ناپذیر است و نمی توان او را تنها به یک مکتب خاص متعلق دانست. او خود را مدیون ولاسکس، رامبراند و طبیعت می دانست.
ویلیام بلیک شاعر، نقاش و عارف انگلیسی بود که به عنوان یک شخصیت برجسته در تاریخ شعر و هنر بصری عصر رمانتیک در نظر گرفته می شود. او شخصی عمیقاً مذهبی و بیگانه با واقعیت و طبیعت و البته کاملاً دستخوش خیالات و اوهام خود بود چنانکه می توان او را موردی در مرز اختلال روانی شمرد.
هنر ویلیام بلیک دارای چه ویژگی هایی بود؟
هنر او عمدتاً تصاویری است زمخت از تصورات ملکوتی و تلاش هایی برای وساطت بین پاکی و گناهی و واقعیت و جنون.
اوژن دلاکروا برجسته ترین نماینده نقاشی رمانتیک می باشد که به دلیل جلوه های نوری و ضربه های قلم مو و تمرکز بر حرکت و رنگ در شاهکارهایش مشهور بود.
اوژن دلاکروا آثار ادبی چه کسانی را مصور کرد؟
او همچنین یک لیتوگراف مشهور بود و توانست تصاویری نفیس از آثار نابغه های ادبی از جمله ویلیام شکسپیر، یوهان ولفگانگ فون گوته و والتر اسکات خلق کند.
ویلیام ترنر به سبب نوآوریهایش یکی از مهمترین منظره نگاران اروپایی به شمار می آید. علاوه بر چشم اندازهای دریایی و منظره های طبیعی موضوعهای تاریخی نیز نقاشی می کرد و در همین آثار بود که گرایش رمانتیک او عیان تر می شد.
چه ویژگی هایی درونمایه آثار ویلیام ترنر را آشکار می کند؟
همچنین ویژگی هایی چون چرخش طوفانی قلم مو رنگهای درخشان و شکلهای انتزاعی درونمایه رمانتیک آثار ویلیام ترنر را آشکار می کند.
تئودور ژریکو از پیشگامان برجسته ی جنبش رُمانتی سیسم به شمار می آید و همچنین از نخستین کسانی بود که نقاشی جدید انگلیسی را به فرانسویان معرفی کرد.
تئودور ژریکو بر کدام نقاشی سبک رُمانتی سیسم تاثیر بسیار داشت؟
این هنرمند تاثیر بسیاری بر دلاکروا و بر نقاشی سده نوزدهم داشت. تئودور ژریکو در واپسین سال های زندگی به چهره نگاری از بیماران روانی پرداخت و تکچهره های او از دیوانگان نیز سند هایی هستند که رویکرد روانشناختی او را نشان می دهند.
کاسپار دیوید فردریش نقاش منظره جنبش رمانتیک آلمان در قرن نوزدهم است. علاقه اولیه او به عنوان یک هنرمند تعمق در طبیعت بود و کارهایش اغلب مناظر رمانتیک و متفاوت،آکنده از تمثیل و نماد پردازی و احساسات حزن انگیز و جاودانگی را معرفی می کند.
منبع الهام کاسپار دیوید فردریش چه بود؟
منبع الهام فردریش عمدتاً زندگی درونی خودش استکه به نظرش واقعی تر از واقعیات بیرونی است.