فریدا کالو که بود؟ 0 تا 100هنگامه امیری نژاد|فریدا کالو که بود؟ 0 تا 100هنگامه امیری نژاد
مقاله جامع هنرهای تجسمی
آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
جامع ترین مقاله شناخت هنرمندان جهان توسط هنگامه امیری نژاد
-
فریدا کالو که بود؟
-
فریدا کالو در کدام کشور به دنیا آمد؟
-
پدر و مادر فریدا کالو چه کسانی بودند؟
-
آیا فریدا کالو در کودکی به فلج اطفال مبتلا شد؟
-
چه کسی در خانواده حامی و مشوق فریدا کالو بود؟
-
آیا فریدا کالو در نوجوانی تصادف کرد؟
-
تصادف چه تغییری در زندگی فریدا کالو ایجاد کرد؟
-
اولین نقاشی هایی که فریدا کالو کشید چه موضوعاتی داشتند؟
-
فریدا کالو با چه کسی ازدواج کرد؟
-
آیا فریدا کالو و دیه گو ریورا عضو حذب کمونیست مکزیک بودند؟
-
دیگه گو ریورا که بود؟
-
آیا سبک نقاشی فریدا کالو بعد از ازدواج تغییر کرد؟
-
زندگی شخصی فریدا کالو و دیه گو ریورا چگونه بود؟
-
زندگی در ایالت مورلوس چه تاثیراتی بر زندگی و هنر فریدا کالو داشت؟
-
زندگی در امریکا چه تاثیراتی بر زندگی و هنر فریدا کالو داشت؟
-
آشنایی فریدا کالو و جورجیا اوکیف چگونه صورت گرفت؟
-
لوسین بلوک که بود؟
-
نیکولاس مورای که بود؟
-
بعد از بازگشت به مکزیک زندگی شخصی فریدا کالو چگونه بود؟
-
آیا فریدا کالو و دیه گو ریورا به لئون تروتسکی پناه دادند؟
-
آشنایی فریدا کالو و لئون تروتسکی چگونه صورت گرفت؟
-
آشنایی فریدا کالو و آندره برتون چگونه صورت گرفت؟
-
برگزاری نمایشگاه فریدا کالو در نیویورک چگونه بود؟
-
برگزاری نمایشگاه فریدا کالو در پاریس چگونه بود؟
-
نظر فریدا کالو در مورد زندگی در پاریس چه بود؟
-
واسیلی کاندینسکی در مورد نمایشگاه فریدا کالو در پاریس چه نوشت؟
-
کدام هنرمند به فریدا کالو در برگزاری نمایشگاه پاریس کمک کرد؟
-
آیا فریدا کالو و دیه گو ریورا از هم جدا شدند؟
-
دهه ی پایانی زندگی فریدا کالو چگونه گذشت؟
-
در چه دوره ای از زندگی فریدا کالو موفق به برگزاری نمایشگاه انفرادی در مکزیک شد؟
-
فریدا کالو چگونه در گذشت؟
-
سبک فریدا کالو چه بود؟
-
سلف پرتره در آثار فریدا کالو چه جایگاهی دارد؟
-
کازا آزول یا خانه آبی چه میراثی از فریدا کالو را در خود حفظ کرده است؟
-
نمایشگاه فریدا کالو فراتر از ظواهر چه چیزهایی را به نمایش می گذارد؟
فریدا کالو که بود؟ 0 تا 100هنگامه امیری نژاد|فریدا کالو که بود؟ 0 تا 100هنگامه امیری نژاد
فریدا کالو که بود ؟ آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
فریدا کالو که بود؟
ماگدالنا کارمن فریدا کالو ای کالدرون؛ که به راحتی با ابروهای پیوسته و موهای ضخیم مشکی بافته و تزئین شده، لباسهای سنتی مکزیکیاش، و جواهرات تزئینی مختص به خود قابل تشخیص است، یک هنرمند و نقاش بزرگ است که داستان زندگی الهام بخشش، ذهن همگان را تحت تأثیر قرار میدهد. بدون شک او یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین زنان هنرمند قرن بیستم، و از جمله نقاشانیست که در اواخر عمرش به عنوان هنرمندی برجسته شناخته شد. نام فریدا کالو با مفاهیم بسیاری از مواضع سیاسی نوظهور و بشر دوستانه و ترقی گرایی گره خورده است.
آثار فریدا کالو به شدت تحت تأثیر تاریخ مکزیک بود؛ از همین رو با ترکیبی هماهنگ از عناصر طبیعت و هنر عامیانه خلق شده اند. او به خاطر سلف پرتره های بی شماری که خلق کرد شناخته می شود و در واقع می توان گفت، تعداد آثار سلف پرتره خلق شده توسط فریدا کالو بیشتر از ون گوگ و رامبراند است. آثار او همچنین حول محور مضامینی پسااستعماری، جنسیت و هویت فرهنگی بومیان مکزیک خلق شده اند.
او یکی از هنرمندانیست که زندگینامهاش به اندازه هنر و آثارش قابل توجه است؛ زندگی فریدا کالو نبردی دائمی با درد بود که با هنر و عشق پیوند خورده بود. او در بیشتر عمرش از ناراحتی های جسمی بسیار زیادی رنج برد و آشفتگی های روحی زیادی را تحمل کرد که بخش عظیمی از آن ها ناشی از ازدواج پرفراز و نشیبش بود.
بیماری فریدا به این هنرمند اجازه داد تا ایده های فمینیسم و زنانگی خود را پرورش دهد و فلسفه شخصی خود را از منظری متفاوت از همتایان خود توسعه دهد. مهم این است که فریدا کالو را نه صرفاً با دردهایش ، بلکه از طریق راه هایی که او پیدا کرد تا از رنج هایش برای درک بهتر زندگی و ایجاد حرفه اش استفاده کند، شناسایی کنیم.
تأثیر فریدا کالو بر هنر، فرهنگ و جامعه غیرقابل انکار است. بینش منحصر به فرد و صدای قدرتمند او همچنان به الهام بخشیدن و به چالش کشیدن نسل های مختلف هنرمندان و متفکران ادامه می دهد و او را به چهره ای ماندگار و مهم در تاریخ هنر تبدیل می کند.
-
فریدا کالو در کجا به دنیا آمد؟
او در سال 1907 درست سه سال قبل از انقلاب مکزیک؛ در کویوآکان مکزیکوسیتی در خانه پدری اش کازا آزول ، که اکنون موزه ی فریدا کالو و مشهور به خانه آبی ست چشم به جهان گشود. گفته می شود او اغلب تاریخ تولد خود را سال 1910 اعلام می کرد زیرا دوست داشت خود را فرزند انقلاب بداند.
-
پدر و مادر فریدا کالو چه کسانی بودند؟
پدرش ویلهلم (گیلرمو) کالو؛ یک عکاس آلمانی تبار بود که به مکزیک مهاجرت کرده بود و در آنجا با ماتیلده؛ مادر فریدا که اسپانیایی و دارای تبار بومی بود؛ آشنا شد و ازدواج کرد. از همین رو فریدا کالو در طول زندگی؛ هویت خود را با به تصویر کشیدن جنبه های متضاد فرهنگ اروپایی و بومی مکزیک به نمایش در آورد و این میراث ترکیبی اروپایی و مکزیکی او باعث تغییر رویکردش نسبت به زندگی و هنر شد.
او همچنین دو خواهر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خود داشت. مادرشان ماتیلده کالدرون زنی متعصب بود که روش تربیتی مذهبی و سخت گیرانه ای برای تربیت دخترانش داشت.
آیا فریدا کالو در کودکی فلچ شد ؟ آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
آیا فریدا کالو در کودکی به فلج اطفال مبتلا شد؟
فریدا در کودکی وقتی که حدوداً 6 ساله بود، به فلج اطفال مبتلا شد و چندین ماه در بستر ماند. گفته می شود که این بیماری برای همیشه نقصی در پای راستش باقی گذاشت و همین موضوع باعث شد تا پای راست او لاغرتر از پای دیگرش باشد و سبب شد فریدا تا پایان عمرش در همهجا با دامنهای بلند ظاهر شود.
-
چه کسی در خانواده حامی و مشوق فریدا کالو بود؟
از آنجایی که فریدا کالو فرزند محبوب پدرش بود، ارتباطی نزدیک و دوستانه بین آن ها برقرار بود، او با تشویق های پدر به سمت ورزش های مختلفی چون شنا و فوتبال که در آن زمان برای یک دختر غیر عادی به نظر می رسید روی آورد تا بهبودی کامل خود را به دست بیاورد. فریدا همچنین روتوش و چاپ عکس را نزد پدر و در استودیوی او آموخت.
فریدا در سال 1922در مدرسه مقدماتی ملی واقع در کالج قدیمی که یک مرکز فکری در قلب مکزیکوسیتی بود ثبت نام کرد. او یکی از 35 دختری بود که در این مدرسه ثبت نام کرده بودند و این نه تنها گواهی بر استعداد او بلکه نشان از جاه طلبی پدرش برای موفقیت تحصیلی او بود.
او در همین زمان با گروهی سیاسی معروف به Los Cachuchas، که متشکل از دانش آموزانی بود که از نظر سیاسی همفکر بودند آشنا شد و به عضویت گروه درآمد. یکی از این دانش آموزان ، الخاندرو گومز آریاس بود که کالو اولین دوستی جدی خود را با او آغاز کرد.
تصادف فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
آیا فریدا کالو در نوجوانی تصادف کرد؟
حادثه ای دردناک در سن 18 سالگی زندگی فریدا کالو را تحت تاثیر قرار داد. در 17 سپتامبر 1925بعد از کلاس درس کالو و دوستش الخاندرو آریاس که دوستی صمیمانه ای باهم داشتند؛ سوار اتوبوسی شدند که به سمت کویوآکان می رفت. دقایقی پس از نشستن آنها روی یک نیمکت چوبی، اتوبوس به گوشه ای پیچید و به یک واگن برقی که با سرعت تمام در حال حرکت بود برخورد کرد.
در تصادف شدید اتوبوس فریدا از نواحی مختلف بدن مثل شانه، لگن کمر و پا دچار شکستگی های متعددی شد. استخوان لگن کالو شکسته بود و میله ای شکم و رحم او را پاره کرده بود. ستون فقرات او از سه جا شکسته بود، پای راستش از چند نقطه، شانهاش دررفته بود و استخوان ترقوهاش شکسته بود. جراحات کالو به قدری شدید بود که پزشکان را مجبور به گچ گرفتن تمام بدن او کردند. سالهای بیخیالی کودکیاش، زمانی که از کشف رازهای زندگی لذت میبرد، ناگهان به پایان رسید.
“کالو در نامه ای به آریاس نوشت که” او اکنون در سیاره ای دردناک، شفاف مانند یخ زندگی می کند.”
درد ناشی از جراحات کالو تا پایان عمر او را آزار می داد، پزشکان در طول زندگی اش بیش از 30 عمل جراحی بر روی بدنش انجام دادند اما در اثر فرو رفتن میله آهنی بر لگن او، فریدا کالو تا پایان عمر از داشتن فرزند محروم شد؛ به گفته خود او “در لحظه ی تصادف دسته صندلی چون شمشیری که به گاو می زنند در من فرو رفت.”
تصادف چه تغییری در زندگی فریدا کالو ایجاد کرد؟
فریدا کالو دختری پر هیاهو، کنجکاو، خلاق و باهوش بود، او قبل از اینکه سوار اتوبوسی شود که زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد؛ کسی بود که دوست داشت در خیابانهای مکزیکو سیتی راه برود و کاوش کند. بعد از تصادف فریدا به مدت یک ماه در بیمارستان ماند و تحت عمل های جراحی قرار گرفت و پس از آن هم برای چندین ماه با بدنی تماماً گچ گرفته در خانه بستری بود.
اگرچه او در ابتدا امیدوار بود که عشق خود به پزشکی و طراحی را با هم ترکیب کند و یک تصویرگر پزشکی شود، اما درد طولانی ناشی از جراحات او را مجبور کرد مدرسه را رها کند و برای سپری کردن زمان، از آنجایی که به شدت ساکن بودن و عدم داشتن تحرک برای شخصیتی همچون فریدا سخت و طاقت فرسا بود و همچنین تسکین دردهایش؛ به نقاشی روی آورد البته با استفاده از یک سه پایه مخصوص ساخته شده توسط خانواده که به او اجازه میداد از روی تخت نقاشی کند.
فریدا بدون توان راه رفتن، دویدن و یا حتی برخاستن و ارتباط با دیگران مجبور شد دنیای درونی قویتری برای خود بسازد و این گونه بود که زندگی هنری او آغاز شد. علاوه بر کارش، تعهدش به آرمان فمینیستی، رابطهاش با معلولیتاش، و هویت قوی مکزیکیاش، او را به مراتب بالاتر سوق داد.
اولین نقاشی فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
اولین نقاشی هایی که فریدا کالو کشید چه موضوعاتی داشتند؟
نقاشی برای فریدا تبدیل به راهی شد برای متفکرانه زیستن و شروع تفکر در مورد فلسفه وجود و هویت خویش. او از طریق ترسیم سلف پرتره هایش به بررسی هویت و انتقال احساسات و تجربیات خود پرداخت و نه تنها ابعاد بیرونی زندگی اش بلکه وضعیت روانشناختی ، دیدگاههای سیاسی و پسزمینه فرهنگیاش را از طریق خودنگارههایش به تصویر کشید.
او که شخصیتی درون گرا داشت تحت شرایط موجود به اولین سوژه هنری خودش تبدیل شد و با کمک آینه بالای تختش شروع به کشیدن اولین سلف پرتره از سری سلف پرتره های طولانی و معروفش کرد. بیشتر نقاشی هایی که او در این دوره کشید پرتره هایی از خود، خواهران و دوستانش بود.
فریدا کالو در سال 1926 سلف پرتره خود را با لباس مخملی کشید. این سلف پرتره که متاثر از آثار آمادئو مودیلیانی است، یکی ازسلف پرتره های اولیه فریدا کالو است. او آن زمان آن را برای دوستش، آلخاندرو گومز آریاس، که از او جدا شد، نقاشی کرد.
ازدواج فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
فریدا کالو با چه کسی ازدواج کرد؟
فریدا کالو در دوران تحصیل در مدرسه ملی مقدماتی برای اولین بار دیه گو ریورا ، نقاش مشهور دیواری را در حالی که مشغول انجام پروژه نقاشی روی دیوار مدرسه ملی بود دید و به سرعت شیفته این نقاش و کارش شد. دیه گو ریورا بیست سال از فریدا کالو بزرگتر بود و به خاطر استعداد هنری باورنکردنی خود شهرت فراوانی داشت.
فریدا پس از گذراندن دوران نقاهت بعد از آن حادثه تلخ و به دست آوردن بهبودی، از دیه گو ریورا خواست تا در مورد آثارش نظر بدهد و به او بگوید که آیا کار او ارزش دنبال کردن این حرفه به صورت جدی به عنوان یک نقاش را دارد یا خیر. دیه گو ریورا با دیدن آثارش؛ تحت تاثیر صداقت و اصالت نقاشی فریدا قرار گرفت . این آثار مورد توجه او قرار گرفت؛ و این دیدار مجدد آغازی بر آشنایی بیشتر آنها شد.
-
آیا فریدا کالو و دیه گو ریورا عضو حذب کمونیست مکزیک بودند؟
فریدا کالو در جریان انقلاب مکزیک بزرگ شد و بیشتر عمر سیاسی خود را کمونیست بود. علاقه کالو به سیاست و هنر باعث شد که او در سال 1927 به حزب کمونیست مکزیک بپیوندد، دورانی که مکزیکو سیتی پایتخت جهانی سیاست های رادیکال بود.
در این زمان او با چندین فعال سیاسی و هنرمند همچون خولیو آنتونیو ملا از کوبا و تینا مودوتی از ایتالیا آشنا و با آنها دوست شد. در یکی از مهمانی های تینا مودوتی بود که فریدا و ریورا به هم نزدیک شدند. دیه گو ریورا از سال 1922 در این حزب فعال بود.
اغلب گفته می شود که فریدا از طریق دیه گو وارد سیاست شد، اما قبل از اینکه آنها با هم آشنا شوند؛ زمانی که فریدا کالو در مدرسه ملی مقدماتی مشغول به تحصیل بود، عضو گروه لوس کاچوچاس، متشکل از جوانانی با عقاید سیاسی بود به رهبری الخاندرو گومز آریاس شد.
فریدا بلافاصله بعد از آشنایی با ریورا؛ شیفته او که آرمانهایش در مورد هویت مکزیکی کاملاً با ایدهآلهای او مطابقت داشت شد و علیرغم مخالفت های مادرش آن ها در سال 1929 باهم ازدواج کردند.
در کنار این مکزیکی بودن، افکار فریدا و عقاید او در مورد جهان نیز تحت تأثیر ایدئولوژی بود که در اوایل دهه 1920 به اوج محبوبیت رسید: سوسیالیسم. اصول آن چند سال قبل به مکزیک رسیده بود اما، پیروزی انقلاب روسیه در سال 1917، و ایجاد اتحاد جماهیر شوروی در سال 1922، به آن رونق قطعی بخشید.
آغاز قرن بیستم در مکزیک زمان تغییرات اساسی بود. برای هنرمندانی چون فریدا کالو و دیه گو ریورا، فرصت شرکت در بازسازی مکزیک جدید موقعیتی غیر قابل مقاومت بود.
با انقلاب مکزیک تغییری در تفکر فرهنگ و از نظر سیاسی پذیرش گسترده سوسیالیسم ایجاد شد. فریدا و دیه گو تا حد زیادی بخشی از چهارچوب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مارکسیستی بودند که به مکزیک کمک کرد هویت خود را در دهه های اول قرن جدید باز تعریف کند.
فریدا کالو و هنرش پیوندهای زیادی با آرمان ها و عقاید سیاسی او با محوریت کمونیسم دارد. همچنین تجربیات زندگی فریدا کالو و باورهای مارکسیستی او بسیاری از نقاشی های او را شکل داده است. او اغلب از هنر خود استفاده می کرد تا نشان دهد که مخالف سرمایه داری، امپریالیسم و استعمار است. نقاشیهای او اغلب رنگها، شکلها و نمادهای جسورانهای دارند که برای عدالت اجتماعی مبارزه میکنند و وضعیت موجود را زیر سوال میبرند. او همچنین بسیاری از مردم بومی مکزیک را نقاشی کرد تا نشان دهد که زندگی برای افراد به حاشیه رانده شده در دنیای سرمایه داری چقدر سخت است.
معنای سیاسی و اجتماعی مارکسیسم و عقاید ضد سرمایهداری فریدا به راحتی در اثر او با عنوان مارکسیسم به بیماران سلامتی خواهد داد، دیده میشود. عنوان اصلی این تابلو این بود: صلح بر روی زمین تا علم مارکسیستی بتواند بیماران و کسانی که تحت ستم سرمایه داری جنایتکار یانکی هستند نجات دهد.
دیه گو ریورا و فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
دیه گو ریورا که بود؟
دیه گو ریورا، هنرمندی ماندگار در هنر قرن بیستم بود که به طور فعال در طول 50 سال از سال 1907 تا 1957 نقاشی کرد. ریورا متولد مکزیک بود؛ او بخش زیادی از زندگی بزرگسالی خود را در اروپا و ایالات متحده و همچنین در کشور خود مکزیک گذراند.
نقاشی های دیواری او در مقیاس بزرگ باعث احیای هنر نقاشی دیواری در امریکای لاتین شد. بورسیه دولتی ریورا را قادر ساخت تا از سن 10 سالگی در آکادمی سن کارلوس در مکزیکوسیتی رشته هنر بخواند و کمک هزینه ای از فرماندار وراکروز او را قادر ساخت تا تحصیلات خود را در اروپا در سال 1907 ادامه دهد.
او در اسپانیا تحصیل کرد و در سال 1909 در پاریس اقامت گزید ، جایی که او با پابلو پیکاسو، ژرژ براک و دیگر نقاشان برجسته مدرن دوست شد. در حدود سال 1917 او سبک کوبیسم را در آثار خود رها کرد و به پست امپرسیونیسم پل سزان نزدیک شد و زبانی بصری از فرم های ساده شده و مناطق پر از رنگ را اتخاذ کرد.
در سال 1921 پس از ملاقات با نقاش مکزیکی دیوید آلفارو سیکیروس، به مکزیک بازگشت. آنها هر دو به دنبال ایجاد یک هنر ملی نو با مضامین انقلابی بودند. در سال 1922 به حزب کمونیست مکزیک پیوست. او همچنین در دنیای سیاست به عنوان یک مارکسیست وفادار شناخته می شد.
دیه گو ریورا اولین نقاشی دیواری مهم خود را به نام Creation برای سالن مدرسه ملی مقدماتی که فریدا کالو در آن در حال تحصیل بود کشید.
سبک نقاشی فریدا کالو بعد از ازدواج. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
آیا سبک نقاشی فریدا کالو بعد از ازدواج تغییر کرد؟
بلافاصله پس از ازدواج با دیه گو ریورا، فریدا شدیداً تحت تاثیر او قرار گرفت تا حدی که سبک شخصی و نقاشی خود را تغییر داد. او خاطرنشان کرد: من شروع به نقاشی چیزهایی کردم که دیه گو دوست داشت؛ از آن زمان به بعد او مرا تحسین کرد.
رابطه فریدا کالو با دیه گو ریورا یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر زندگی و پیشرفت هنر او بود. علاقه ریورا به گذشته و بازپس گیری تاریخ و فرهنگ مکزیک، کار فریدا و هویت او را متحول کرد. در کنار او بود که اشتیاق او به لباسها و جواهرات سنتی، غذاهای مکزیکی و جمعآوری هنرهای عامیانه پدیدار شد و او شروع به پوشیدن لباس سنتی Tehuana کرد که به علامت تجاری او تبدیل شد.
این پوشش شامل یک سربند گلدار، یک بلوز گشاد، جواهرات طلا، و یک دامن بلند بود.
زندگی شخصی فریدا کالو و دیه گو ریورا. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
زندگی شخصی فریدا کالو و دیه گو ریورا چگونه بود؟
فریدا همسر فداکار و متعهدی بود که در طی سالهای ابتدایی زندگی مشترک خود، اغلب ریورا را در سفرهای کاری اش همراهی می کرد. آنها چندین بار به کشورها و شهرهای مختلف نقل مکان کردند. رابطه دیگو ریورا و فریدا کالو چندان آرام نبود، رابطه ای مملو از درام های عمومی و خصوصی.
داستان عشق این دو هنرمند به خودی خود می تواند یک اثر هنری باشد: پیچیده، پر از کنتراست و محصول زمان خود. دو تن از برجستهترین هنرمندان قرن بیستم، که احساسات و ایدههای انقلابی داشتند و در یک رابطه پرشور و البته آشفته با هم متحد شدند، چرخه ای از خیانت و رفتارهای خشونت آمیز در پس زمینه کشوری که در حال تغییر و تحولات سیاسی بود، و تا زمان مرگ فریدا کالو ادامه داشت.
این زوج هنرمند مشهور قطعاً جایگاهی را برای خود در تاریخ هنر تثبیت کرده اند. کریستین فروت، دکترای تاریخ هنر، این موضوع را در کتاب خود با عنوان یک شور مالیخولیایی به روایت فریدا کالو تأیید می کند.
زندگی فریدا کالو در مکزیک. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
زندگی در ایالت مورلوس چه تاثیراتی بر زندگی و هنر فریدا کالو داشت؟
فریدا کالو و دیه گو ریورا بعد از ازدواج در سال 1929 به شهر کوئرناواکا واقع در ایالت مورلوس مکزیک عزیمت کردند، زیرا ریورا طبق قراردادی که با سفیر ایالات متحده داشت، باید تعدادی نقاشی دیواری برای آنجا میکشید.
در این دوره از زندگی، فریدا به شدت تحت تاثیر هنرمندان محلی و فضای این شهر قرار گرفت که این تاثیرات منجر به تغییراتی در سبک هنری او شد. در واقع او به طرز چشمگیری از هنر عامیانه مکزیک الهام گرفت. به نقل از مورخ هنر آندره آ کتنمن ؛ ممکن است فریدا کالو تحت تأثیر رساله آدولفو بست ماگارد در مورد این موضوع قرار گرفته باشد، زیرا در این دوره او بسیاری از ویژگی هایی را که ماگارد بیان کرد مانند: فقدان چشم انداز،عدم رعایت پرسپکتیو و ترکیب عناصر دوران پیشا کلمبیایی و استعماری هنر مکزیک را در آثار خود گنجاند.
زندگی فریدا کالو در آمریکا. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
زندگی در امریکا چه تاثیراتی بر زندگی و هنر فریدا کالو داشت؟
فریدا کالو عاشق ماجراجویی بود. او از تحقق رویای خود برای سفر به ایالات متحده برای زندگی در سانفرانسیسکو، دیترویت و نیویورک بسیار هیجان زده بود. با این حال، ترک خانواده و کشورش برای اولین بار بسیار سخت بود.
در نوامبر 1930 کالو به همراه همسرش به آمریکا و شهر سانفرانسیسکو رفت تا ریورا سفارش نقاشی دیواری کالج هنرهای زیبای کالیفرنیا را تکمیل کند. در این زمان فریدا هم سرگرم نقاشی پرترههایی از دوستانش شد و با هنرمندان مشهوری چون ادوارد وستون و نیکلاس مورای آشنا شد که همین امر باعث پیشرفت چشمگیری در هنر فریدا شد. در این مدت او سبک هنری خود را توسعه داد.
آنها پس از مدتی در سال 1932 به دیترویت نقل مکان کردند. جایی که به دیه گو ریورا یک پروژه دیگر داده شده بود. در این دوران فریدا با مشکلات جسمانی بسیاری روبرو شد. بعد از حدود 3 ماه؛ دومین بارداری ناموفق فریدا با سقط جنین در بیمارستان هنری فورد به پایان رسید.
در 15 سپتامبر مادر فریدا طی یک عمل جراحی در اثر بیماری درگذشت که فریدا را بسیار تحت تاثیر قرار داد. با تمام این مشکلات و همچنین نفرت فریدا از فرهنگ سرمایه داری آمریکایی، اقامت در این شهر برای او بسیار مفید بود و تجارب هنری بسیاری را برای او در بر داشت. احساس تنهایی و غربت در سرزمینی دیگر به احساسات خلاقانه او دامن زد و حس هویت مکزیکی او را تقویت کرد. او همچنین برخی از دلخراش ترین آثار خود را در همین دوره از زندگی خلق کرد.
در مارس 1933، پس از دورهای زندگی در شهر دیترویت، آنها به نیویورک بازگشتند تا ریورا برای ساختمان تجاری راکفلر سنتر نقاشی کند. آنها سه سال در آمریکا ماندند زیرا دیهگو عاشق این کشور بود و زندگی در آنجا را زندگی در آینده توصیف می کرد. اما فریدا به غربت زدگی دچار شده بود و سودای بازگشت به وطن را داشت.
با وجود این، زندگی در آمریکا به فریدا این فرصت را داد تا آثار استادان بزرگ نقاشی را از نزدیک ببیند. او عاشق سینما هم بود و فیلمهای برادران مارکس و لورل و هاردی را بینهایت دوست داشت. او در کنار ریورا، با آدمهای ثروتمند و فرهیخته ملاقات میکرد که جهانبینی کاملاً متفاوتی داشتند.
-
آشنایی فریدا کالو و جورجیا اوکیف چگونه صورت گرفت؟
فریدا کالو در سال ۱۹۳۱ در نمایشگاه انفرادی دیه گو ریورا با جورجیا اوکیف نقاش دیدار کرد و شیفته او شد و گفته میشود بین این دو یک دوستی شکل گرفت. فریدا کالو آن زمان بیست و چند ساله و در آغاز راه حرفهای بود و اوکیف ۴۵ ساله هنرمندی حرفهای وتاثیر گذار.
در بهار سال 1932، کالو و ریورا نیویورک را به مقصد دیترویت ترک کردند، جایی که کالو در خط مرزی بین مکزیک و ایالات متحده پرتره ای از خود نقاشی کرد. بوم نقاشی که هنرمند را در لباس صورتی به تصویر میکشد. صنعت آمریکا در سمت راست و خرابه های باستانی مکزیک در سمت چپ. در سمت مکزیک، چند گل در بین گیاهان دیگر جوانه می زنند، گلی که اوکیف یک مجموعه کامل از آن را دو سال قبل خلق کرده بود.
بنابراین می توان گفت در دیترویت، زمانی که مشخص نبود که آیا او هرگز دوباره اوکیف را خواهد دید یا خیر، تأثیر این هنرمند روی آثار فریدا دیده می شد. ارتباط بعدی این دو هنرمند زمانی بود که کالو در اواخر سال 1932 با اوکیف تماس گرفت، او متوجه شده بود که اوکیف دچار حمله عصبی شده و در بیمارستان بستری است.
فریدا برای اوکیف نامه ای نوشت و در پایان متن خود نوشت: اگر هنوز در بیمارستان باشی وقتی برگردم، برایت گل میآورم، اما پیدا کردن گلهایی که برایت میخواهم بسیار دشوار است. “من تو را خیلی دوست دارم.” کالو دو هفته بعد به نیویورک بازگشت و درست قبل از اینکه اوکیف برای ادامه بهبودی به برمودا برود به ملاقات دوستش رفت.
فریدا کالو و دوستانش. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
لوسین بلوک که بود؟
لوسین بلوک یک هنرمند آمریکایی اهل سوئیس و یک عکاس پر کار بود که بیشتر به خاطر نقاشیهای دیواریاش و دوستی اش با هنرمند مکزیکی دیه گو ریورا شناخته می شود. او تنها عکسهای موجود از نقاشی دیواری ریورا با نام مرد در چهارراه را که در سال 1933 کشیده شد و در ژانویه 1934 در مرکز راکفلر در شهر نیویورک تخریب شد، تولید کرد.
در سال 1931، بلوک با دیه گو ریورا روی نقاشی های دیواری او در نیویورک و دیترویت آشنا شد و از آن پس با فریدا کالو، یک دوستی نزدیک برقرار کرد. در سال 1932 هنگامی که مادر کالو بیمار شد بلوک کالو را به مکزیک همراهی کرد. همچنین زمانی که کالو در دیترویت بود و سقط جنین کرد او در کنارش بود. لوسین بعدها به یکی از وفادارترین و قابل اعتمادترین دوستان فریدا تبدیل شد.
نیکولاس مورای که بود؟
نیکولاس مورای عکاس آمریکایی-مجاری ، موفق ترین عکاس پرتره و مد نیویورک در دهه 1920 بود. او از بسیاری از بازیگران، رقصندگان، هنرمندان و نویسندگان مشهور، از گرتا گاربو تا مرلین مونرو، از الیزابت تیلور تا مارتا گراهام عکاسی کرده است. او همچنین عکسهای پرتره بسیاری از فریدا کالو ثبت کرده است.
نیکولاس مورای در سال 1931 با فریدا کالو در حالی که به دیدار یک نقاش، به نام میگل کوواروبیاس به مکزیک رفته بود ملاقات کرد. کوواروبیاس مورای را به کالو معرفی کرد که در آن زمان یک نقاش تازه بود که با دیه گو ریورا، نقاش دیواری ازدواج کرده بود و قرار بود به سانفرانسیسکو مهاجرت کنند.
هیچ عکسی از این سفر باقی نمانده است، اما شواهدی از روابط رو به رشد او با کالو در یادداشت کوچکی که او روی یک روپوش نوشته بود وجود دارد. قوی ترین جمله اش این است: “من تو را دوست دارم همانطور که یک فرشته را دوست دارم. این سفر آغاز یک دوره عاشقانه پرشور 10 ساله بین این دو هنرمند بود.
در واقع سفر مورای به مکزیک آغاز عشق پر شور بین این دو هنرمند بود. اما این عشق زمانی خود را نمایان کرد که فریدا کالو بدون دیه گو ریوار به مکزیک بازگشت و راهش را از او جدا کرد. و اینگونه شد که رابطه عاشقانه آن ها یک دهه به طول انجامید.
در طول این ده سال، نیکولاس و فریدا برای دیدن یکدیگر به مکزیک و نیویورک سفر کردند. می توان گفت رابطه عاشقانه آنها، هم در مکاتباتشان با یکدیگر و هم در پرتره های نمادین نیک از فریدا، بسیار آشکار است. اما نیک علیرغم علاقه متقابل آنها، سرانجام متوجه شد که فریدا کالو همیشه به دیه گو ریورا وفادار خواهد ماند. آنها از هم جدا شدند اما رابطه دوستیشان تا آخر عمر باقی ماند.
در این پرتره از فریدا کالو که توسط نیکولاس مورای گرفته شده است، فریدا با تاجی از روبان پارچه ایه بنفش رنگ بر سر که با موهای ضخیم و مشکی اش در هم بافته شده؛ دیده می شود. شال مورد علاقهاش، به رنگ سرخابی عمیق، را دور شانههایش پیچیده، که با رنگ گرم گونههایش و رنگ ناخنهایش همخوانی دارد. او با ژستی راحت به دیوار تکیه داده و با قاطعیت به دوربین خیره شده است.
فریدا کالو در ژوئن همان سال پس از اینکه این عکس را از طریق پست دریافت کرد؛ برای نیکولاس مورای نوشت: «نیک عزیزم، عکس فوقالعادهای را که برایم فرستادی دریافت کردم، به نظرم حتی زیباتر از نیویورک است. دیه گو می گوید که به اندازه پیرو دلا فرانچسکا شگفت انگیز است. برای من مثل یک گنج است و علاوه بر این، همیشه مرا به یاد آن روز صبح میاندازد که با هم صبحانه خوردیم.»
این پرتره یکی از تقریباً 90 تصویر شناخته شده ای است که مورای از کالو بین سال های 1937 و 1948 گرفت، دوره ای که فریدا در آن در حال خلق مشهورترین نقاشی هایش بود و زندگی پر شهرت، بیماری مزمن و عشق خود را سپری می کرد.
تا آنجا که محققان می توانند بگویند، مورای تا شش سال پس از شروع رابطه آنها، در سال 1937، از فریدا کالو عکسی نگرفت. در طی یک ناهار در خانه کوواروبیاس ، او فیلم جدید Kodachrome خود را استفاده کرد و تعدادی از اولین تصاویر رنگی را از فریدا ثبت کرد.
در این پرتره از فریدا کالو او با نگاهی آرام و چهره ای خندان به ستونی تکیه داده است. در این تصویر او با ظاهری که تبدیل به علامت شخصی اش شده بود ظاهر شده است: لباسی با الهام از لباس سنتی مکزیکی Tehuana، بلوز گلدوزی شده و یک دسته گل روشن روی سرش.
چند ماه پس از اولین حضور کالو در نیویورک در اوایل سال 1939 بود که او برای خلق پرتره های “Rebozo” وارد استودیو مورای شد. رسمی تر از تصاویر قبلی، مورای از نورپردازی استودیویی و فرآیند سه رنگ تا حدودی جدید؛ برای تولید عکس های درخشان از کالو استفاده کرد که درخشش شناخت تازه یافته او را مجسم می کرد. اما حتی این تصاویر ساخته شده در استودیو نیز صمیمیت خود را از دست ندادند: لطافت از چشمان کالو می تابید و مورای با عشق نشاط و قدرت ؛ سرنوشت هنرمند را از طریق اشباع رنگ و جزئیات واضح بیان می کند.
در طول نه سال بعد، مورای تعدادی عکس از زندگی کالو گرفت، حتی پس از پایان یافتن رابطه عاشقانه آنها در سال 1941. برخی از آنها که با یک تایمر گرفته شده بودند، این دو عاشق را در نزدیکی یکدیگر یا در میان دوستانشان نشان می دهد. برخی دیگر بر اشیاء، موجودات و تجربیاتی تمرکز میکنند که الهامبخش هنر کالو بوده و در نقاشیهای او نیز ظاهر شدهاند.
در پرتره فریدا با اولمکا، او یک مجسمه سنگی باستانی اولمک، شبیه به پیکره های تعبیه شده در ترکیب بندی های برخی از سلف پرتره هایش مانند اثر امتداد خط مرزی بین مکزیک و ایالات متحده در دست دارد.
در یکی از آخرین پرترههای مورای از کالو، که در سال 1946 روی پشت بام منهتن او گرفته شد، کمانهای آبی او در برابر آسمان خودنمایی میکنند و رنگ قرمز درخشانش، افق خاکستری-قهوهای نیویورک را شرمنده میکند. در حالی که لبخندی روی صورتش دیده می شود، با محبت و پیروزمندانه به مورای خیره شده است.
مورای یک بار گفت: خوشبختانه برای من عکاسی نه تنها یک حرفه است، بلکه ارتباط بین مردم نیز بوده است. “برای درک ماهیت انسان و ثبت، در صورت امکان، بهترین ها در هر فرد.” در فریدا کالو، او سوژه ایدهآل خود را پیدا کرد ؛ کسی که نمیترسد و قدرتمندانه خودش را در مقابل دوربین قرار می دهد.
فریدا کالو و بازگشت به مکزیک. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
بعد از بازگشت به مکزیک زندگی شخصی فریدا کالو چگونه بود؟
در دسامبر 1933 بعد از حدود 3 سال اقامت در امریکا؛ فریدا و ریورا به مکزیک بازگشتند. در این زمان هر دو افسرده بودند. نقاشی دیواری که ریورا برای راکفلر سنتر کشیده بود، برایش دردسرساز شده بود و سفارشدهندگان به این مسئله اعتراض داشتند که چرا چهرهای قهرمانانه از ولادیمیر لنین در این نقاشی وجود دارد.آنها خواستند که لنین را حذف کند اما او مخالفت کرد تا این نقاشی پاک شود.
فریدا و دیه گو به خانه ای جدید که فضاهای جداگانه ای داشت و توسط یک پل به هم وصل می شد رفتند. این خانه محل ملاقات مهمی برای هنرمندان و فعالان سیاسی مکزیک و خارج از کشور تبدیل شد.
ازدواج فریدا کالو و دیه گو ریورا یک ازدواج معمولی نبود. عشق بین فریدا و دیگو قوی و پرشور بود، با این حال رابطه آنها نیز پرآشوب و پر فراز و نشیب بود. در هنر، آنها بدون قید و شرط از یکدیگر حمایت می کردند و هر یک دیگری را بزرگترین نقاش زنده مکزیکی می دانست.
آنها همچنین به سیاست و آرمان های انقلابی آن زمان علاقه داشتند و هر دو وابسته به حزب کمونیست مکزیک بودند. اما دیهگو ریورا مرد متعهدی نبود و دائما در ارتباط با زنهای دیگر بود، فریدا نیز از این موضوع مطلع بود و از آنجایی که بسیار دیهگو را دوست داشت تحمل این موضوع برای او بسیار سخت بود.
فریدا و دیه گو بارها تا مرز جدایی رفتند و باز به زندگی هم برگشتند. اما بزرگترین و اصلیترین شکست برای فریدا کالو زمانی بود که به رابطهی مخفیانهی دیه گو با خواهرش، کریستینا پی برد. بعد از این اتفاق او به آپارتمانی دیگر نقل مکان کرد و تصمیم گرفت تنها زندگی کند.
فریدا که از این جدایی ناراحت و غمگین بود در سال 1934 هیچ نقاشی نکشید. او در سال 1935 تنها دو نقاشی کشید که هر دو آنها نشان دهنده خشم او از اتفاقات جاری بود.
در این اثر فریدا خود را با موهای کوتاه و مجعد به تصویر می کشد، به احتمال زیاد به این دلیل که دیه گو به موهای بلند او علاقه زیادی داشت و اینگونه میخواست نا امیدی و ناراحتی خود را از این جدایی اعلام کند.
فریدا کالو و لئون تروتسکی. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
آیا فریدا کالو و دیه گو ریورا به لئون تروتسکی پناه دادند؟
در اواسط دهه 1930، کالو و ریورا هر دو خود را تروتسکیست می دانستند. آنها انقلاب روسیه و ظهور کمونیسم را از نزدیک دنبال کرده بودند و لئون تروتسکی را به عنوان قهرمان قیام اکتبر 1917 می شناختند. اما زمانی که جوزف استالین در سال 1924 رهبری را به دست گرفت، قدرت را تحکیم کرد و تروتسکی را برای همیشه در سال 1929 تبعید کرد. در نتیجه، حزب کمونیست به دو شاخه اصلی تقسیم شد: استالینیست ها و تروتسکی ها.
این ریورا بود که لازارو کاردناس رئیس جمهور مکزیک را متقاعد کرد تا به تروتسکی در مکزیک پناهندگی سیاسی بدهد. پس از چندین سال اقامت در ترکیه، فرانسه و نروژ، تروتسکی و همسرش ناتالیا سدووا در 9 ژانویه 1937 سوار یک نفتکش شدند و در تامپیکو، مکزیک پهلو گرفتند.
با وجود تمام مشکلاتی که در زندگی شخصی این دو هنرمند بود و فاصله ای که بینشان بود، آنها برای کمک به کمونیست شوروی تبعیدی ؛ لئون تروتسکی و همسرش ناتالیا باهم متحد شدند.
در آن زمان ریورا بیمار بود، بنابراین فریدا به همراه یک سرباز از آنها در بندر استقبال کرد. مانند همیشه او با لباس Tehuana بر تن، در میان لباس های فرم نگهبانان و مردان دیگر در تصویر؛ خودنمایی می کند.
کالو و ریورا خانه دوم خود را به تروتسکیها پیشنهاد دادند که اکنون معروف کازا آزول است و آن را با نگهبانان، موانع، پنجرههای سرپوشیده و سیستمهای هشدار مجهز کردند تا از امنیت قهرمان سیاسی خود اطمینان حاصل کنند. ناتالیا در نامه ای به دوستانش آغاز سفر را با علاقه به آینگونه توصیف کرد: ما هوای تصفیه شده را تنفس می کردیم… یک اتومبیل موتوری ما را از میان مزارع نخل و کاکتوس به حومه مکزیکو سیتی برد. یک خانه آبی، یک پاسیو پر از گیاهان، اتاقهای مطبوع، مجموعهای از آثار هنری پیش از کلمبیا، نقاشیهایی از سراسر جهان: ما در یک سیاره جدید، در خانه ریورا بودیم.
با افزایش قدرت استالین، حامیان تروتسکی کاهش یافتند و دشمنان او افزایش یافتند. در سال 1939، کالو و ریورا هر دو موضع سیاسی خود را تغییر دادند و استالینیست شدند. ریورا و تروتسکی مدتی بود که از نظر سیاسی از هم جدا شده بودند. بر خلاف تروتسکی، ریورا از ژنرال فرانسیسکو خوزه موگیکا در انتخابات جنجالی مکزیک برای جایگزینی کاردناس حمایت کرد، در حالی که تروتسکی ریورا را “کودکانه در سیاست” خواند و او را به دلیل “ابهام سیاسی” مورد تمسخر قرار داد. علیرغم این اختلافات، تروتسکی تلاش کرد تا رابطه آنها را احیا کند، حتی برای کمک به کالو در این مورد نامه نوشت اما او پاسخ نداد.
-
آشنایی فریدا کالو و لئون تروتسکی چگونه صورت گرفت؟
فریدا و تروتسکی اولین بار در سال1937 یکدیگر را ملاقات کردند، زمانی که فریدا 29 ساله و تروتسکی 57 ساله بود.
طبق روایات متعدد، کالو و تروتسکی در مدت اقامت تروتسکی در کازا آزول رابطه کوتاهی باهم داشتند. با اینکه فریدا ادعا میکرد که آثارش بیانگر تنهاییهایش است اما او در دورهای که با تروستکیها معاشرت کرد، فعالتر از گذشته بود، تصویرسازیهایش متنوعتر شد و مهارتهایش در نقاشی بهبود چشمگیری پیدا کرد.
تروتسکی و همسرش بعد از این رابطه به خانه ای دیگر در مکزیک رفتند و در آن خانه اقامت کردند. بعد از جدایی آنها برای مدتی با هم دوست ماندند و فریدا کالو در روز تولد تروتکسی و سالگرد انقلاب روسیه یک سلف پرتره پر جنب و جوش و احساسی به این سیاستمدار هدیه داد.
این اثر یادبود رابطه کوتاه کالو با تروتسکی بود. در این نقاشی، او خود را با لباسی زیبا در دامن گلدوزی شده بلند، شال حاشیه دار و جواهرات ظریف نشان می دهد. کالو با آمادگی و اعتماد به نفس در مرکز صحنه قرار گرفته و یک دسته گل و نامه ای تقدیم به تروتسکی در دست دارد که در آن آمده است:
“به لئون تروتسکی، با تمام عشقم، این نقاشی را در 7 نوامبر 1937 تقدیم میکنم”. لئون تروتسکی این شاهکار فریدا کالو ار در اتاق کار خود به دیوار آویخت.
در 20 آگوست، رامون مرکادر، یک مامور مخفی که برای استالین کار میکرد، تروتسکی را کشت. فریدا کالو سال قبل با مرکادر در پاریس ملاقات کرده بود و از همین رو پلیس مکزیک او را به عنوان مضنون در همکاری به قتل تروتسکی برای بازجویی احضار کرد. اما با اثبات بی گناهی اش او را آزاد کردند.
فریدا کالو و آندره برتون. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
آشنایی فریدا کالو و آندره برتون چگونه صورت گرفت؟
داستان آشنایی فریدا کالو با آندره برتون هنرمند سوررئالیست فرانسوی؛ با سفر برتون به مکزیک آغاز می شود. در آوریل 1938 آندره برتون به همراه همسرش ژاکلین، برای ملاقات با تروتسکی وارد مکزیک شد. او پس از ورود به دفتر تروسکی با پرتره فریدا که هدیه ای برای تروتسکی بود روبرو شد.
این اثر تحسین برتون را برانگیخت. برتون بعد از دیدن آثار فریدا او را یک سوررئالیست نامید اما فریدا در جواب به او گفت: من سوررئالیست نیستم، زیرا فقط واقعیت خود را نقاشی می کنم.
-
برگزاری نمایشگاه فریدا کالو در نیویورک چگونه بود؟
شهرت فریدا به عنوان یک هنرمند به طور پیوسته در دهه 1930 افزایش یافت. در سال 1937، چهار اثر او در یک نمایشگاه گروهی در گالری دانشگاه در مکزیکو سیتی ارائه شد و پس از آن فریدا به دعوت برتون، برای اولین نمایش انفرادی خود که قرار بود در گالری جولین لوی، یکی از معدود مکان هایی در آمریکا که هنر سوررئالیستی را حمایت می کرد برگزار شود، به شهر نیویورک رفت.
برتون در بروشوری برای این نمایشگاه با نوشته ای فریدا کالو را تحسین کرد. در فهرست مهمانان شب افتتاحیه هم افراد شاخصی حضور داشتند، از جمله نقاش پرآوازه جورجیا اوکیف، تاریخدان سرشناس مایر شپیرو و ویراستار مجلهی ونتی فر. فریدا کالو 25 اثر در این نمایشگاه به نمایش گذاشت که بیش از نیمی از آن ها به فروش رفتند.
کالو در اوج کار خود در سال 1938 اولین نمایشگاه انفرادی خود را در نیویورک آماده کرد، جایی که با نقاشی جدید خود “خودکشی دوروتی هیل” مخاطبان را شوکه کرد. این نقاشی یکی از تکاندهندهترین و جنجالیترین آثار فریدا ست که جزئیات هر مرحله از خودکشی هیل را به تصویر کشیده است.
این اثر صحنه ای ترسناک است که خودکشی غم انگیز هیل را به تصویر می کشد و احساسات ناامید کننده یک زن تنها را تکرار می کند. این نقاشی همچنین نشان دهنده ناامیدی است که کالو در آن زمان در زندگی شخصی خود احساس می کرد.
سلف پرتره فریدا و میمونش فولانگ چانگ، یکی دیگر از آثاری بود که در نمایشگاه به نمایش درآمد و توانست آندره برتون، بنیانگذار سوررئالیسم را مجذوب خود کند.
نمایشگاه فریدا کالو در پاریس. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
برگزاری نمایشگاه فریدا کالو در پاریس چگونه بود؟
یکی از مهم ترین شخصیتهایی که به خانواده کالو و ریورا وارد شد، لئون تروتسکی، پناهنده سیاسی بود که جلسات حزب کمونیست مکزیک را سازماندهی میکرد. تروتسکی؛ آندره برتون را به خانه اش دعوت کرد، جایی که برتون شیفته کالو و هنر او شد و بر عهده گرفت یک نمایشگاه از آثار او در پاریس ترتیب دهد تا مخاطبان اروپایی نیز آثار او را ببیند و شیفته آنها شوند.
در سال 1939، فریدا کالو به دعوت آندره برتون که در حال آماده سازی نمایشگاهی برای او بود، به پاریس رفت. سفر فریدا کالو به فرانسه، مبارزات زن بودن در دنیای هنر را به نمایش می گذارد.
کالو برای هموار کردن مسیر خود در هنر مبارزه کرد. او با دوری جستن از برچسب سوررئالیست که او را از دایره هنری پاریس جدا می کرد، خود را از روندهای معمول هنری آن دوره جدا کرد، زیرا فریدا کالو معتقد بود آثارش مانند دیگر آثار محبوب آن زمان محصول رویا نبود، بلکه الهام گرفته از زندگی واقعی و اتفاقات جاری مکزیک بود.
زمانی که فریدا کالو در پاریس بود، با پابلو پیکاسو، من ری، مارسل دوشان و السا شیاپارلی معاشرت کرد و وارد رابطه پرشور با روزنامهنگار هنری میشل پتیژان شد.
اما او در فرانسه، با یک شکاف فرهنگی متمایز مواجه شد. زمانی که فریدا وارد اروپا شد، اروپا مجموعهای از هنرمندان معتبر با نامهایی بود که اکنون بزرگترین میراث را در دنیای هنر دارند. او بدون اینکه کسی را بشناسد یا درک درستی از فرهنگ آنها داشته باشد به وسط آن جنبش انداخته شد.
علیرغم احاطه شدن توسط بزرگترین منیت ها در صنعت هنر، او به هیچ وجه ترس به خود راه نداد. در واقع می توان گفت، او حتی بر سوررئالیستهایی که در فرانسه کار میکردند تأثیر گذاشت، که این خود کار سادهای نبود.
استقبال در پاریس آن چیزی نبود که فریدا انتظارش را داشت. محل اقامتش اتاقی از آپارتمان آندره برتون، که به همراه همسر و دختر خردسالشان در آنجا زندگی می کردند، تفاوت بسیاری با خانه آفتابی و رنگارنگ او در مکزیکوسیتی داشت. کالو که نا امید بود متوجه شد؛ هیچ یک از نقاشیهای او برای نمایشگاه که برتون، هنرمند مشهور سوررئالیستی به او وعده داده بود، آماده نیستند.
درواقع برنامه خاصی برای برپایی این نمایشگاه تدارک ندیده بود. در این محیط بود که کالو قرار بود هنر خود را به نمایش بگذارد مسلماً او نمی خواست آنجا باشد، اما، طبق منطق آن دوران، نمایشگاه در پاریس تقریباً یک الزام بود.
در نهایت نقاشی های کالو که قرار بود یک نمایشگاه انفرادی باشد در کنار آثار هنرمندان که شامل عکس و صنایع دستی بود به نمایش گذاشته شد. در مراسم نمایش خصوصی که برگزار شد، فریدا با لباس سنتی مکزیکی خود آراسته با گل، قیطان و دامن گشاد، تنها در گوشه ای ایستاده بود، او نتوانسته بود بیان کند که نقاشیهایش صرفاً کالایی برای نمایشگاه نیست، بلکه بیان درد اوست، بخشهایی از خودش که برای نشان دادن جهان انتخاب کرده است.
با این وجود، پاریس یکی از اولین کشورهایی بود که آثار کالو را پذیرفت و سلف پرتره او با نام قاب اولین اثر یک هنرمند مکزیکی قرن بیستم بود که توسط موزه لوور خریداری شد.
نقاشی آنچه آب به من داد توسط آندره برتون در ژانویه 1939 بدون امضا و بدون تاریخ در آن زمان در پاریس به نمایش گذاشته شد. هنگامی که نقاشی به مکزیک بازگشت، فریدا کالو آن را امضا کرد و تاریخ آن را 1939 گذاشت. فریدا کالو در گفتگو با دوستش جولین لوی این نقاشی را چنین توضیح داد: این تصویری است از گذراندن زمان و بازی های دوران کودکی در وان حمام و غم و اندوه آنچه در طول زندگی برای من اتفاق افتاده است
اگرچه فریدا کالو هرگز خود را سوررئالیست نمی دانست، اما این اثر به سبک سوررئالیستی نقاشی شده است. این اثر به نوعی خاطرات فریدا از زندگی او بود که زندگی و مرگ و آسایش و فقدان را به تصویر می کشید.
نظر فریدا کالو در مورد زندگی در پاریس چه بود؟
اما پاریس برای او چیزی جز پشیمانی و شوق بازگشت به مکزیک نداشت، او چیزی که انتظار داشت را در پاریس پیدا نکرد. کالو ناامیدانه به معشوقه آن روزهایش، عکاس پرتره نیکلاس مورای نوشت: ارزشش را داشت که به اینجا بیایم تا ببینم چرا اروپا در حال پوسیده شدن است، چرا همه این آدم ها؛ که هیچ چیز خوبی ندارند علت بوجود آمدن هیتلرها و موسولینی ها هستند.
او در مورد این تجربه برای دوستانش نوشت:
از زمانی که من وارد شدم، اوضاع عالی نبود. من عصبانی شدم زیرا نمایشگاه من آماده نیست. نقاشی های من بی سر و صدا در اداره گمرک منتظر بودند، زیرا برتون به خود زحمت نداد آنها را بردارد. شما نمی دانید که برتون چه نوع حیوان موذی است، همراه با تقریباً همه هنرمندان سورئالیست. در چند کلمه همه آنها پسران عوضی هستند.
در نامه ای دیگر به معشوق آمریکایی اش، سه هفته قبل از افتتاح نمایشگاه، کالو قبلاً احساسات خود را در مورد همراهان پاریسی اش به وضوح بیان کرده بود: شما نمی دانید این مردم چه نوع عوضی هایی هستند. آنها مرا بیمار می کنند، آنها آنقدر “روشنفکر” لعنتی و فاسد هستند که من دیگر نمی توانم آنها را تحمل کنم.
واقعا برای شخصیت من خیلی زیاد است، من ترجیح میدهم بنشینم و تورتیلا بفروشم تا اینکه با آن عوضیهای هنرمند پاریس کاری داشته باشم. ساعتها در کافهها مینشینند و بیپایان درباره فرهنگ، هنر، انقلاب و غیره حرف میزنند، خود را خدایان دنیا میپندارند، و هوا را با تئوریهایشان مسموم میکنند؛ تئوریهایی که هرگز محقق نمی شوند.
-
واسیلی کاندینسکی در مورد نمایشگاه فریدا کالو در پاریس چه نوشت؟
در 17 مارس 1939، واسیلی کاندینسکی اولین برداشت خود از نمایشگاه پاریس را در نامهای به دوستانش آنی و جوزف آلبرز اینگونه نوشت:
یک نمایشگاه هنری مکزیکی اخیراً افتتاح شده است؛ با قطعات قدیمی هنر مکزیکی،مجسمهها، آثار جالب هنر عامه پسند و در نهایت تعداد زیادی نقاشی که توسط همسر دیه گو ریورا خلق شدهاند، که لحن سورئالیستی قوی دارند.
او شخصاً با یک لباس مکزیکی معمولی آنجا بود. او خیره کننده بود ظاهراً او همیشه اینطور لباس میپوشد، نمایشگاه پر از زنانی بود که ظاهری عجیب و غریب (به روح مونپارناس) داشتند، اما هیچکس نمیتوانست با لباس مکزیکی رقابت کند.
-
کدام هنرمند به فریدا کالو در برگزاری نمایشگاه پاریس کمک کرد؟
آنچه مشخص است این است که مارسل دوشان و فریدا کالو در سال 1939 در پاریس ملاقات کردند، جایی که این نقاش برای برگزاری دومین نمایشگاهش در خارج از کشور به آنجا سفر کرده بود.
فریدا در خانه آندره برتون، که مروج نمایشگاه او بود، اقامت داشت، اما در روده اش دچار عفونت وحشتناکی شده که او را به بیمارستان کشاند. گفته می شود مارسل دوشان و همسرش، مری رینولدز، کسانی بودند که تصمیم گرفتند مسئولیت مراقبت از فریدا کالو را بر عهده بگیرند و به او در برگزاری نمایشگاه کمک کردند.
طلاق فریدا کالو . آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
آیا فریدا کالو و دیه گو ریورا از هم جدا شدند؟
پس از شش ماه دوری، فریدا به مکزیک بازگشت و با خبر شد که ریورا با زن دیگری در رابطه است، او به دنبال بحرانهای عاطفی عمیق و در نتیجه خیانتهای فراوان دیه گو از جمله ارتباط با خواهر فریدا، و همچنین روابط متعدد فریدا با دیگران، آنها در سال 1939 طلاق گرفتند.
پس از طلاق، فریدا کالو این سلف پرتره را کشید. او بعد از این جدایی، تصمیم می گیرد که تصویر زنانه خود را کنار بگذارد، موهایش را کوتاه کرد، لباس Tehuana که دیه گو به آن علاقه داشت را کنار گذاشت و شروع به پوشیدن کت و شلوار مردانه کرد و تنها چیزی که او به عنوان یک نماد زنانه نگه می دارد، گوشواره هایش است. این سلف پرتره بیانگر تمایل او به مستقل بودن و عدم تکیه بر مردان بود.
این نقاشی هم مدت کوتاهی پس از طلاق او با دیه گو ریورا تکمیل شد. این پرتره دو شخصیت متفاوت فریدا را نشان می دهد. یکی فریدا سنتی با لباس Tehuana است، با قلب شکسته، دیگری فریدا مستقل که با لباس مدرن نشسته است.
فریدا کالو، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم، در طول زندگی خود، خودنگاره های جذاب و درونگرایانه متعددی خلق کرد. هر پرتره از خود به عنوان پنجره ای به دنیای درونی او عمل می کرد و به بینندگان اجازه می داد احساسات، مبارزات و دیدگاه منحصر به فرد او را ببینند.
در میان بسیاری از آثار نمادین او،خود پرتره با گردنبند خار و مرغ مگس خوار به عنوان گواهی بر انعطاف پذیری، آسیب پذیری و بینش هنری عمیق کالو برجسته است.
علیرغم این جدایی توافقی کالو و ریورا باهم در ارتباط بودند، وقتی وضعیت جسمی و سلامت فریدا رو به وخامت گذاشت ریورا از یک دوست مشترک که پزشک بود به نام لئو الوسر توصیههای پزشکی دریافت میکرد. الوسر بر این باور بود که مشکل اصلی فریدا، بحران اعصاب است و به او گفت که برای بهبود، باید رابطهاش با ریورا را بهتر کند.
او در نامهای به فریدا نوشت: دیهگو تو را عاشقانه دوست دارد، و تو هم عاشق او هستی اما خودت بهتر از من میدانی که او جز تو، دو عشق دیگر هم دارد: نقاشی و زنان. او هرگز یک همسر متعهد نبوده و نخواهد بود.
نامهی الوسر بر روی فریدا تاثیر گذاشت و او با این حقیقت تلخ کنار آمد. مدت زیادی طول نکشید و در سال 1940 آنها مجدد باهم ازدواج کردند و به خانه آبی، خانه دوران کودکی فریدا بازگشتند. اما ازدواج دوم آن ها هم مانند ازدواج اولشان پر تلاطم بود. خبری از بهبود روابط بین آنها نبود اما فریدا همچنان مثل سابق؛ برای ریورا آشپزی می کرد و خانه را با گل های زیبا تزیین می کرد و با حیوانات خانگی اش که بخش اصلی زندگی او بودند زندگی می کرد.
در سال 1940، زمانی که فریدا و دیه گو از هم جدا شدند، او نقاشی رنگ روغن روی بوم خود را با عنوان سلف پرتره به عنوان یک Tehuana (دیگو در ذهن من) آغاز کرد. این اثر فریدا کالو را در لباس سنتی مکزیکی با تصویری از همسرش دیگو ریورا بر روی پیشانی اش نشان می دهد.
این نقاشی رنگ روغن با کاوش در پیشینه و فرهنگ موضوع، تفکرات هنرمند را نسبت به همسر عزیزش و اعتقاد راسخ به ارتباط پایدار و همیشگی آنها بدون توجه به فاصله فیزیکی آنها از یکدیگر منعکس می کند.
10 سال آخر زندگی فریدا کالو . آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
دهه ی پایانی زندگی فریدا کالو چگونه گذشت؟
در دهه ی پایانی زندگی ، حال فریدا روز به روز رو به وخامت بود. او تحت چندین عمل جراحی سخت قرار گرفت. در سال 1950 تشخیص داده شد که فریدا مبتلا به قانقاریا در پای راستش است. با تمام این دردها فریدا کالو زنی بود که به کار و نقاشی کشیدن ادامه داد. هدف او برگزاری یک نمایشگاه انفرادی در کشورش مکزیک بود.
نقاشی فکر کردن به مرگ، در سال 1943، زمانی کشیده شد که فریدا کالو عملاً در خانه خود به خاطر وخامت سلامتی اش محبوس بود.
درد و رنج موضوعی ثابت در نقاشی فریدا است. فریدا در این نقاشی با نام ستون شکسته، درد، اندوه و رنج خود را به صریح ترین و وحشتناک ترین شکل بیان کرده است.
- در چه دوره ای از زندگی فریدا کالو موفق به برگزاری نمایشگاه انفرادی در مکزیک شد؟
در سال 1953 فریدا کالو اولین نمایشگاه انفرادی خود را در Galera Arte Contemporaneo در مکزیک برگزار کرد. در آن دوران بیماری بر او غلبه کرده بود و قادر به راه رفتن نبود. پزشکان به فریدا کالو گفته بودند در رختخواب بماند و به افتتاحیه نرود. اما او با این حال افتتاحیه نمایشگاه را از دست نداد و دستور داد تختش را از خانه به گالری منتقل کنند.
فریدا با آمبولانس خود را به نمایشگاه رساند و تمامی مهمانان را شگفت زده کرد. او را با برانکارد به روی تخت بردند و مراسم را بر روی آن تخت که برایش تدارک دیده شده بود گذراند. آنیتا برنر، یکی از دوستان فریدا که روزنامهنگار و عکاس بود، این لحظه باورنکردنی را اینگونه توصیف کرد:
اتاق پر از انرژی بود، و تمام آن انرژی روی فریدا متمرکز بود که آن را مانند اکسیژن به داخل میکشید. مردم برای احوالپرسی و ادای احترام به او صف میکشیدند، اما این احساس هم وجود داشت که آنها دارند خداحافظی میکنند.
حضور فریدا در نمایشگاه گواه این واقعیت بود که در مورد او، هنر و زندگی به یکدیگر وابسته بودند و اینگونه آثار هنری او با هنر زندگی پیوند می خورد.
چند ماه بعد او تحت یک عمل جراحی دیگر قرار گرفت. رفته رفته با بدتر شدن وضعیت جسمانی فریدا نیز افسرده می شد. اما علیرغم مشکلات جسمانی که با آن ها روبرو بود او حتی در جریان جنبش سیاسی نیز فعالیت می کرد. فریدا در تظاهرات علیه سرنگونی رئیس جمهور با حمایت ایالات متحده حاضر شد و این آخرین حضور عمومی او بود.
مرگ فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
فریدا کالو چگونه در گذشت؟
فریدا کالو بیشتر نه ماه آخر عمر خود را در رختخواب گذراند. او مشکلات سلامتی زیادی داشت، از جمله فلج شدن و دردهای مداوم. فریدا که در اوایل ژوئیه 1954 مبتلا به ذات الریه بود، با این وجود در تظاهراتی علیه مداخله ایالات متحده در گواتمالا شرکت کرد. به نظر می رسید شرکت در این تظاهرات او را بسیار خسته و ضعیف کرد.
او تنها چند روز بعد در 13 ژوئیه 1954؛ پس از تولد 47 سالگی خود، بر اثر آمبولی ریه درگذشت. در گواهی فوت او نوشته شده بود که مرگ ناشی از آمبولی ریه؛ یک انسداد در ریه بوده است. پیکر او به درخواست خودش سوزانده و در کازا آزول باقی ماند.
با این وجود، برخی گمان می کنند فریدا ممکن است با مصرف بیش از حد داروهای مسکن خودکشی کرده باشد. پرستاری که مصرف مواد مخدر کالو را با شمارش مسکنهای او پیگیری میکرد، گفت که کالو در شبی که درگذشت بیش از حد دارو مصرف کرده بود.
اما از آنجایی که هیچ کالبد شکافی رسمی بر روی جسد او انجام نشد؛ مرگ فریدا کالو همیشه با کمی رمز و راز همراه بوده است. این تئوری بیشتر به خاطر وجود یک متن در دفتر خاطرات فریدا قوت گرفت؛ درست چند روز قبل از مرگ، فریدا از وضعیت سلامتی اش ابراز ناامیدی کرده است.
آخرین سخنان نوشته شده او این بود: “من با خوشحالی منتظر خروج هستم و امیدوارم هرگز برنگردم.” این کلمات، که در دفتر خاطرات او یافت شد، با نقاشی هایی از اسکلت ها و فرشتگان همراه بود. آخرین نقاشی او؛ نقاشی یک فرشته سیاه است که برخی از زندگی نامه نویسان ادعا می کنند کاریکاتوری از فرشته مرگ است.
در مراسم تشییع جنازه فریدا کالو صدها تن از چهرههای برجسته در محافل فرهنگی و سیاسی مکزیک برای ادای احترام به تابوت او در کاخ بلاس آرتس که با پرچم چکش و داس اتحاد جماهیر شوروی پوشانده شده بود، حضور داشتند.
آخرین نقاشی فریدا کالو قبل از مرگش Viva La Vida، هندوانه ها نام دارد. این یک نقاشی پر جنب و جوش و رنگارنگ است . با وجود وخامت حال او در این دوره، عنوان این اثر ادای احترام به زندگی است. در نقاشی، انواع هندوانه ها که برخی از آن ها برای نشان دادن داخل آن بریده شده اند، به صورت دایره ای چیده شده اند. هر هندوانه ای رنگ متفاوتی روی خود دارد و رنگین کمانی از رنگ ها را ایجاد کرده است.
این نقاشی در سال 1945 کشیده شد، فریدا کالو در این اثر آنچه را که با تغذیه اجباری پشت سر گذاشته است به تصویر می کشد. در آن زمان فریدا کالو به دلیل جراحی های فراوان و بیماری های متعدد از بی اشتهایی رنج می برد. او بسیار لاغر شد و دچار سوء تغذیه شد. دکتر او، استراحت کامل در رختخواب و یک رژیم چاق کننده اجباری از غذای پوره شده را هر دو ساعت برای او تجویز کرد.
فریدا کالو در پشت این نقاشی این توضیح را نوشته است: کمترین امیدی برای من باقی نمی ماند. همه چیز با آنچه شکم در خود دارد در زمان حرکت می کند. فریدا کالو در سال 1946 ستون فقرات خود را در نیویورک تحت عمل جراحی قرار داد. او امیدوار بود که این عمل جراحی او را از کمردرد شدید رها کند اما موفقیت آمیز نبود و این نقاشی ناامیدی او را از پس این عمل نشان می دهد.
پس از بازگشت فریدا از ایالات متحده به مکزیک، مدتی در رختخواب ماند و سپس هشت ماه یک بالاتنه فولادی به تن کرد. اما وضعیت سلامتی او روز به روز به جای بهبود بدتر شد. فریدا در نامه ای به دوستش با اشاره به تابلوی درخت امید نوشت که این نقاشی چیزی جز نتیجه عملهای لعنتی که پشت سرگذاشته است نیست.
در سال 1946، سلامتی فریدا بدتر شد و او برای یک عمل جراحی ستون فقرات به نیویورک سفر کرد. این سلف پرتره زمانی که او در دوران نقاهت از این جراحی بود کشیده شد. فریدا در این نقاشی لاغر و خسته به نظر می رسد. در طومار پایین نقاشی چنین نوشت:
اینجا خودم را نقاشی کردم، فریدا کالو، با انعکاس خودم در آینه. من 37 سال دارم و این ژوئیه 1947 است. در کویوآکان مکزیک، جایی که در آن متولد شدم.
نقاشی دیه گو و من، اندوه بزرگ فریدا را در مورد دیه گو ریورا نشان می دهد. دلیل ناراحتی او، ریورا؛ در مرکز پیشانی اش به تصویر کشیده شده است، که نشان می دهد اگرچه ممکن است علت درد او باشد؛اما همیشه در چشم فریدا فردی برجسته است.
رابطه فریدا کالو با خانوادهاش یک رابطه صمیمی و نزدیک بود و این صمیمیت در اثر هنری ناتمام پرتره خانوادگی، واضح است. فریدا در سال 1940 شروع به نقاشی این اثر کرد و تا زمان مرگش به کار بر روی آن ادامه داد، اما نتوانست آن را به پایان برساند.
سبک فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
سبک فریدا کالو چه بود؟
فریدا کالو نمادی از قدرت و توانمندی زنان است و هنر او علاوه بر این که اغلب درد و رنج او را نشان می داد، اما همچنین به سوالاتی چون : او کیست، از کجا آمده است و چگونه زندگی می کند پاسخ می دهد. فریدا کالو چه در هنر و چه در شیوه زندگی اش شخصیتی شجاع، پرشور و پر قدرت به شمار می رود.
فریدا از طریق نقاشی هایش دنیای هنر را به چالش کشید. اما کار او چیزی شبیه یک خود نمایی نیست. در نگاه اول نقاشیهای او در ظاهر ساده و صرفاً زیباییشناختی به نظر میرسند، اما در واقع به سنتهای هنری اروپایی و آوانگارد مدرنیستی اشاره دارند.
سبک شخصی و آثار هنری متمایز فریدا کالو او را به یکی از شناخته شده ترین هنرمندان قرن بیستم تبدیل کرده است. هنر فریدا به طرز ماهرانهای بازتابهای شخصی و عمیقترین ناامنیهایش را با تخیلی زنده و سورئال آمیخته است. فریدا نه تنها خود را در آثارش نشان میدهد، بلکه زندگیاش را به یک اثر هنری تبدیل میکند، حتی زمانی که با موارد دردناک مواجه میشود.
او در طول زندگی اش ممکن است به خاطر درد و رنج از نظر جسمی تضعیف شده باشد، اما مطمئناً هیچگاه توسط آنها شکست نخورد. حتی لباس های پزشکی گچی و سفت و سختی که او مجبور بود برای دورههای طولانی بپوشد، بخشی از شخصیت او شد و تبدیل به آثاری خارق العاده شدند.
در واقع سبک منحصر به فرد و قابل تشخیص فریدا کالو هنرمند مکزیکی بخشی جدایی ناپذیر از هویت او بود. کالو از طریق قومیت، ناتوانی و سیاست، که همگی در راس کار او بودند، خود را تعریف کرد. او در نقاشیهایی که بهدقت اجرا شده بود، بارها و بارها خود را به تصویر میکشید و همزمان در حال کاوش، پرسش و نمایش هویت خود بود.
او همچنین اغلب اپیزودهای تلخ از زندگی خودش را نقاشی می کرد، از جمله مبارزه مداوم او با درد جسمی و ناراحتی عاطفی ناشی از ازدواجش. فریدا بیننده را با قدرت رویایی خودش غافلگیر می کند، زیرا اولین هنرمند زنی است که علیه قوانین هنر قیام کرد تا روح خودش را کشف کند، آثارش مملو از نمادها و داستان های شخصیست که الهام بخش هنرمندان بی شماری در سراسر جهان است.
فریدا کالو از زمان مرگش در سال 1954، به نماد جهانی مقاومت در برابر ناملایمات و ستم مردسالارانه، نمادی از فمینیست تبدیل شده است. او از طریق پوشش و سیاستهایش خود را با جمعیتهای بومی حاشیهنشین آمریکای مرکزی هماهنگ کرد. محبوبیت فریدا کالو پس از مرگ او افزایش یافت تا جایی که نام “فریدامانیا” برای توصیف این پدیده ایجاد شد.
فریدا کالو پس از مرگش خود میراث بسیاری از خود به جای گذاشت. او الهام بخش بسیاری از فمینیست ها، به دلیل مشارکت در مبارزه برای حقوق زنان و حقوق مدنی در طول زندگی خود بوده است. همچنین زندگی و آثار هنری او الهام بخش جامعه معلولان و دردمندان برای ادامه مبارزه با بیماری و هنرآفرینی علیرغم گذراندن زندگی دشوار است.
فریدا بسیاری از آثار خود را در دهههای 1930 و 40 خلق کرد، که دوره بسیار پرحادثهای برای هنر و سیاست مکزیک بود. دیه گو ریورا از طریق نقاشی های دیواری غول پیکر خود به شهرت جهانی رسید و تاریخ سرمایه داری و امپریالیستی را با تقابل آن با ارزش های نهفته در فرهنگ و جنبش های اجتماعی مکزیک به تصویر کشید.
از سوی دیگر، هنر فریدا ظاهراً بیشتر در حوزه شخصی ریشه داشت و وقایع کلیدی زندگی او را از طریق سلف پرترههای تکاندهنده او آشکار میکرد. دوستان هنرمندش کار او را سوررئال میخواندند، اما برای خود فریدا، این بازنمایی منحصربهفرد از واقعیت درونی او فقط مرز بین درون و بیرون را فرو ریخت.
پس از مرگ فریدا کالو، محبوبیت او به عنوان یک هنرمند،یک مدل،نمادی از رنج، انعطافپذیری و شورش همچنان ادامه دارد. برچسب گذاری های بیشمار با شیوه های هنری مختلف برای فریدا کالو، در دنیای هنر بیسابقه است. هر یک از این برچسبها یکی از جنبههای شخصیتی او را نشان میدهد: او نماد فرهنگ عامه مکزیک، یک سوررئالیست، یک نقاش مدرنیست، یک فمینیست دوجنسگرا و یک انقلابی است.
در طول زندگیاش، آندره برتون او را سوررئالیست و توسط همسرش دیگو ریورا، رئالیست نامیده میشد. اما کالو از برچسب زدن پرهیز کرد. در واقع، یکی از معروف ترین نقل قول های این هنرمند می گوید: من واقعیت خودم را نقاشی می کنم. تنها چیزی که میدانم این است که به خاطر نیازم نقاشی میکنم و هر چیزی را که از سرم میگذرد، بدون هیچ ملاحظهای نقاشی میکنم.
فریدا کالو به دلیل سبک منحصربه فردش که عناصر هنر فولکلور مکزیکی، سورئالیسم و رئالیسم را برای ایجاد شکل جدیدی از رئالیسم جادویی ترکیب میکند؛ به یکی از شناختهشدهترین و تأثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم تبدیل شده است.
او در نقاشی هایش اغلب از نمادها و موتیفهایی از اساطیر و فرهنگ مکزیک استفاده میکرد و بیشتر آثارش دارای کیفیتی سورئال یا رویایی هستند. آثار او اغلب نقشهای جنسیتی مرسوم را زیر سوال میبرند، و میراث او الهامبخش زنان در سراسر جهان بوده و به آنها قدرت بخشیده است.
برخی از وجوه متمایز کننده آثار فریدا عبارتند از:
- عنصر سورئالیسم: کالو اغلب از تصاویر رویایی و مضامین خارقالعاده در نقاشیهای خود استفاده کرده است.
- سلف پرتره: کالو برای بررسی و انتقال هویت، احساسات و چالش های جسمانی خود از سلف پرتره استفاده کرد. در واقع نقاش های سلف پرتره بخش قابل توجهی از کار او را تشکیل می دهند.
- ارجاعات فرهنگی مکزیکی: کالو اغلب از هنر عامیانه، رنگهای زنده، و لباس بومی در نقاشیهای خود و همچنین سایر نقوش و نمادهای مکزیکی سنتی استفاده کرده است.
- رنج و ضربات جسمانی: کالو اغلب رنجها و آسیبهای جسمی خود را در آثار هنریاش به تصویر میکشید، بهویژه در ارتباط با حادثه تصادف و جراحیهای بیشماری که داشت.
- سیاست و جامعه: کار کالو همچنین عقاید سیاسی و اجتماعی او را منعکس میکند، از جمله حمایت او از کمونیسم و انتقاد او از استعمار و هنجارهای فرهنگی غالب زمان او.
سلف پرتره در آثار فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
سلف پرتره در آثار فریدا کالو چه جایگاهی دارد؟
فریدا کالو یکی از معدود هنرمندانی است که کارهایش بلافاصله قابل تشخیص است. سلف پرتره هایش با ابروهای پیوسته و ارجاعات مکزیکی که در بیشتر نقاشیهای او وجود دارد، از بارزترین ویژگی های آثار اوست که این هنرمند را با فرهنگی بومی اش مرتبط می کند.
آثار فریدا کالو هنر مکزیک را به صحنه های بین المللی وارد کرد. سبک او فیگوراتیو و خودآموخته بود، با عناصر خارق العاده و تأکید بر دیدگاه فردی و بیوگرافی خود. هنر خودارجاعی او که از توسعه نقاشی پرترهاش سرچشمه میگیرد، از همان ابتدا مؤثرترین وسیله او برای ابراز ناراحتی ها و درد هایش و همچنین کاوش در شخصیت خودش شد.
او اغلب از هنر خود به عنوان راهی برای بیان مبارزات خود به عنوان زنی که در یک جامعه مردسالار زندگی می کند استفاده می کرد. آثار هنری او اغلب دارای نمادهایی از توانمندی زنان بود، درست مانند سلف پرتره هایش که زیبایی منحصر به فرد او را به عنوان یک زن برجسته می کرد.
فریدا کالو راهی برای ابراز وجود و تحمل بخش های دشوار زندگی اش از طریق هنر پیدا کرد. او مصمم بود واقعیت خود را به تصویر بکشد. حدود دو سوم نقاشیهای او سلف پرتره هستند که علاقه شدید او را به کاوش عمیق در هستی و هویت خود نشان میدهد.
او یک بار گفت: من از خود پرتره می کشم زیرا من کسی هستم که بهتر می شناسم. من واقعیت خودم را نقاشی می کنم. تنها چیزی که میدانم این است که به خاطر نیازم نقاشی میکنم و هر چه از سرم میگذرد را بدون هیچ ملاحظهای نقاشی میکنم.
سلف پرترههای او زیبا و صادقانه هستند و تصاویری از خود را در طبیعی ترین حالت با سبیل و ابروهای پیوسته و در لحظات رنج و درد نشان میدهند، به همین دلیل این سلف پرتره ها ، جسورانه هنجارهای زیبایی مرسوم را به چالش میکشند.
علیرغم آثار بی شمار سلف پرتره، کار فریدا همیشه فراتر از نمایش زندگی شخصی و خودش بود. او ممکن است رنج و پریشانی جسمی و روحی را به تصویر کشیده باشد، اما هرگز خود را به عنوان یک قربانی درمانده به تصویر نکشید.
همانطور که کارلوس مونسیوایس نویسنده بیان می کند: از کسی که بیمار است، انتظار چنین انفجاری از سرزندگی را نمیرود. عجیب فریدا بود، نه اینکه او چه گفت یا با چه کسی رابطه داشت؛ بلکه یک فرد بیمار است که حاضر نیست خود را کنار بگذارد تا با حجاب ترحم پوشیده شود.
کالو اغلب خودنگارههایی میکشد که به شدت صمیمی و متفکرانه هستند و پنجرهای منحصر به فرد به زندگی و ایدههای او میدهند. او میتوانست تجربیات فردی خود را از طریق نقاشی بررسی کند و در عین حال در مورد مضامین کلی سیاسی و اجتماعی اظهارنظر کند.
اما او همچنین از خودنگاره به عنوان راهی برای بررسی و انتقال هویت، احساسات و تجربیات خود استفاده کرد. او نه تنها نگاه بیرونیاش، بلکه وضعیت روانشناختی، دیدگاههای سیاسی و پسزمینه فرهنگیاش را از طریق خودنگارههایش به تصویر کشید.
به طور کلی، خودنگارههای فریدا کالو از قدرتمندترین و نمادینترین آثار او به حساب میآیند، و مترادف با بینش هنری و میراث او هستند.
کازا آزول یا خانه پدری فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
کازا آزول یا خانه آبی چه میراثی از فریدا کالو را در خود حفظ کرده است؟
کازا آزول یا خانه آبی در واقع جایی بود که فریدا کالو در آن متولد شد، زندگی خود را سپری کرد و در آن چشم از جهان فرو بست. او در سال 1907 در این خانه به دنیا آمد و در تمام طول زندگی او این خانه میراث خانواده او باقی ماند. او همچنین سیزده سال آخر خود را نیز در اینجا گذراند. جایی که فریدا کالو و دیه گو ریورا از سال 1929 تا 1954 در آن زندگی می کردند.
این خانه که در مکزیکو سیتی واقع شده است، پس از مرگ کالو در سال 1954 به موزه ای اختصاص داده شده به زندگی و کار کالو تبدیل شد. این موزه حاوی مجموعه وسیعی از وسایل شخصی فریدا کالو است، از جمله نقاشیها، عکسها، لباسها، جواهرات و سایر یادگاریهای او. بازدیدکنندگان همچنین میتوانند خانه و باغی را که کالو در آن زندگی میکرده و در آن کار میکرد، که بهعنوان گواهی از زندگی و میراث هنری او حفظ شده است، ببینند.
وقتی کسی وارد خانه آبی میشود، بلافاصله به جهان فریدا منتقل میشود، و در درون آن، نه تنها معروفترین آثار او مانند «ویوا لا ویدا» و «فریدا و سزاریناش» را میبینید، بلکه یادداشتهای روزانه، لباسها، آینه ها و حتی تختش. روی دیوارها حدود 50 نقاشی و طراحی از او وجود دارد همچنین ویلچر فریدا جلوی سه پایه اش قرار گرفته است.
در اطراف جزئیاتی است که میتوانند از نقاشیهای او سرچشمه گرفته باشد: یک گچ بری تزئین شده با موجودات خارقالعاده و یک ستون کلاسیک، اسکلتهای پاپیه ماشه و…. اتاق خواب او تحت سلطه تخت چهار پوسته اش قرار دارد و با روتختی گلدوزی شده او پوشانده شده است و مجهز به آینه ای است که در قسمت زیرین سایبان ثابت شده بود تا بتواند در حالی که در بستر است، از خود پرتره بکشد.
همچنین در زمان حیات فریدا کالو این خانه محل ملاقات بسیاری از شخصیت های بزرگی بود که با دیگو و فریدا زندگی یا ملاقات کردند. از جمله لئون تروتسکی، هنری مور، رمدیوس وارو و آندره برتون. خاکستر فریدا کالو در یک کوزه پیشاکلمبیایی ، در موزه فریدا کالو در کازا آزول نگهداری می شود.
خانه آبی به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد تا بیشتر از رابطه عمیق بین کالو و ریورا، نحوه زندگی آنها و درک دورانی که در آن زندگی میکردند، بدانند. دیه گو ریورا از دولورس اولمدو خواسته بود که خانه را پس از مرگ هر دو به موزه تبدیل کند و آن را کاملاً برای عموم باز بگذارد، به استثنای یک حمام که میتوانست 15 سال پس از مرگ او افتتاح شود. آن 15 سال به 50 سال تبدیل شد و با باز شدن فضا، هزاران سند، عکس، لباس، کتاب و اسباب بازی کشف شد. آنقدر مواد جدید وجود داشت که در نهایت خانه همسایه را به یک ویترین اضافی تبدیل کردند.
فضای داخلی خانه ترکیبی از هنرهای عامیانه مکزیکی، وسایل شخصی فریدا، استودیوی او و مصنوعات است. این خانه اکنون یک موزه هنری است که به فریدا کالو اختصاص یافته است ، با تاریخی غنی و شخصیت پر جنب و جوش فریدا کالو. در سال 2004 این مجموعه گرانبها در معرض دید عموم قرار گرفت و گنجینه عظیمی از بیش از شش هزار عکس، سیصد لباس، اسناد بیشماری، نامهها، عکسها، جواهرات و لوازم جانبی را به نمایش گذاشت. 200 شیء از این مجموعه در پاریس در کاخ گالیرا در کنار تعدادی از نمادین ترین نقاشی های کالو به نمایش گذاشته شده است.
نمایشگاه فریدا کالو. آشنایی کامل با فریدا کالو از همسر آثار نماد تا رفتار و شخصیت
نمایشگاه فریدا کالو فراتر از ظواهر چه چیزهایی را به نمایش می گذارد؟
برای اولین بار در فرانسه و با همکاری نزدیک با موزه فریدا کالو، نمایشگاهی با عنوان فریدا کالو فراتر از ظوهر برگزار گردید.در این نمایشگاه بیش از 200 شی از کازا آزول یا خانه آبی، خانه ای که فریدا در آن به دنیا آمده و بزرگ شده است، شامل پوشاک، لوازم جانبی، مکاتبات، لوازم آرایشی، داروها و لباس های ارتوپدی به نمایش گذاشته می شود.
هنگامی که این هنرمند در سال 1954 درگذشت، این وسایل شخصی توسط همسرش، دیه گو ریورا، دیوارنگار مکزیکی، مهر و موم شد و تا پنجاه سال بعد، در سال 2004 کشف نشد.
این مجموعه گرانبها که شامل لباسهای سنتی Tehuana، گردنبندهای پیشا کلمبیایی که فریدا جمعآوری میکرد و لباس های بالاتنه گچی و پروتزهای نقاشی شده با دست است؛ همراه با فیلمها و عکسهای این هنرمند ارائه میشود تا روایتی بصری از زندگی خارقالعاده او شکل بگیرد.
نمایشگاه فریدا کالو فراتر از ظواهر؛ با دور شدن از کلیشههای مرتبط با شخصیت او، بازدیدکنندگان را دعوت میکند تا جنبه خصوصی زندگی هنرمند را کشف کنند و بفهمند که او چگونه هویت خود را از طریق آن ها شکل داده است. میراث هنری او شکل یک روایت زندگینامهای استثنایی را به خود میگیرد که با حال و هوایی درام و نمادین، داستان تجربیات، دردها، باورها و علایقش را بیان میکند.
این یک چالش برای مورخان و متصدیان هنر است: زندگی و آثار او ارتباط نزدیکی با هم دارند و سهم هنری او تحت الشعاع داستان زندگی خارقالعادهاش قرار میگیرد. آثار فریدا ترکیبی جذاب از عناصر نمادین و تصویری با موضوعات گوناگون است که با انعکاس روی بومهای نقاشی او، ظاهری دیگر به خود میگیرد و جنبههای دراماتیک داستان او را دوباره زنده میکند.
جلوههای شخصی فریدا کالو که در کنار فیلمها و عکسهای این هنرمند به نمایش گذاشته شده که روایتی تلخ از زندگی او را تشکیل میدهد که از هر نظر استثنایی است.