فضا در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | فضا در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
مقاله جامع
جامع ترین مقاله شناخت رنگ به زبان فارسی
رنگ : مبانی هنرهای تجسمی
مفهوم رنگ چیست ؟
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد؟
هنرمندان به چند روش رنگ ها را در آثار خود به کار می گیرند؟
ویژگی توصیف گرایانه رنگ چیست؟
-
هنرمندان کدام سبک ها از ویژگی توصیف گرایانه رنگ استفاده می کنند؟
ویژگی نمادین رنگ چیست؟
-
هنرمندان کدام سبک ها از ویژگی نمادین رنگ استفاده می کنند؟
ویژگی تزیینی رنگ چیست؟
-
هنرمندان کدام سبک ها از ویژگی تزیینی رنگ استفاده می کنند؟
رنگ چیست؟
-
انسان اولیه چگونه نقاشی های خود را رنگ آمیزی می کرد؟
-
رنگدانه چیست؟
-
انواع رنگدانه را نام ببرید؟
-
بست چیست؟
-
در دوره رنسانس رنگ ها چگونه ساخته می شدند؟
-
برای درک رنگ وجود چه عواملی مورد نیاز هست؟
فیزیک رنگ چیست؟
-
نور مریی چه نوریست ؟
-
نور دارای چه طول موجیست؟
-
نورهای اصلی کدام اند؟
-
ترکیب افزایشی چیست؟
-
ترکیب کاهشی چیست؟
چشم انسان چگونه رنگها را از هم تشخیص می دهد؟
-
منظور از ته رنگ یا فام رنگ چیست؟
-
منظور از درخشندگی یا روشنایی رنگ چیست؟
-
منظور از شدت یا خلوص رنگ چیست؟
رنگ های اصلی به کدام دسته از رنگ ها گفته می شود؟
-
رنگ های اصلی را نام ببرید.
رنگ های فرعی به کدام دسته از رنگ ها گفته می شود؟
-
رنگ های فرعی را نام ببرید.
رنگ های درجه سوم به کدام دسته از رنگ ها گفته می شود؟
-
رنگ های درجه سوم را نام ببرید.
-
پاساژ رنگی چیست؟
رنگ های مکمل به کدام دسته از رنگ ها گفته می شود؟
-
رنگ های مکمل را نام ببرید.
کنتراست رنگ چیست؟
-
رنگ ها چگونه در یک اثر هنری تاثیر گذار خواهند بود؟
منظور از کنتراست هفتگانه چیست؟
-
کنتراست ته رنگ چگونه ایجاد می شود؟
-
کدام هنرمندان و سبک های هنری در آثار خود از کنتراست ته رنگ استفاده کرده اند؟
-
کنتراست تیرگی و روشنی چگونه ایجاد می شود؟
-
کدام هنرمندان و سبک های هنری در آثار خود از کنتراست تیرگی وروشنی رنگ استفاده کرده اند؟
-
کنتراست رنگ های سردو گرم چگونه ایجاد می شود؟
-
کدام هنرمندان و سبک های هنری در آثار خود از کنتراست رنگ های سرد و گرم استفاده کرده اند؟
-
کنتراست رنگ ها مکمل چگونه ایجاد می شود؟
-
کدام هنرمندان و سبک های هنری در آثار خود کنتراست رنگ های مکمل استفاده کرده اند؟
-
کنتراست همزمانی رنگ چگونه ایجاد می شود؟
-
کدام هنرمندان و سبک های هنری در آثار خود از کنتراست همزمانی رنگ ها استفاده کرده اند؟
-
کنتراست کیفیت رنگ چگونه ایجاد می شود؟
-
کنتراست کمیت یا وسعت سطح رنگ چگونه ایجاد می شود؟
منظور از هماهنگی و هارمونی رنگ چیست؟
-
سبک اکسپرسیونیسم چیست؟
-
سبک فوویسم چیست؟
رنگ ها چه تاثیرات بصری و روانی دارند؟
رنگ ها چه مفاهیم ومعنایی دارند؟
چه رابطه ای بین رنگ ها و اشکال هندسی برقرار است؟
-
کدام رنگ ها و شکل های هندسی باهم تناسب و همخوانی دارند؟
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
همه ی ما در هر جایی از دنیا که هستیم وقتی به کلمه رنگ برخورد می کنیم، بی درنگ رنگ های مختلف همراه با خاطراتی که تو ذهنمون ثبت شدن به یادمون میاد. می تونم بگم بدون شک رنگ عنصریست که باهاش آشنا هستی و واژه بیگانه و جدیدی برات نیست چون در همه جای زندگیت از اشیا و لوازم و لباس گرفته تا انسان ها و اتفاقات خوب و بد حتی بوها و صداها حضور داره.
آدم هایی تو زندگیت اومدن و رفتن یا موندگار شدن که هر کدوم یک رنگی برات داشتن یا حتی لوازم و لباس هایی که باهاشون کلی خاطره داری. از زاویه دیگر حتی معنا و مفهوم رنگ ها در باور مردم هر فرهنگ ریشه داره و با گذشت نسل ها باز هم تداعی های گذشته خودش رو حفظ کرده. پس میشه گفت رنگ های مختلف برای افراد دارای معانی و مفاهیم مختلفی هستند.
با این توضیحات باید بگم به لحاظ بصری با این عنصر آشنایی کامل داری و حتی خیلی وقتها با اطلاعاتی که از رنگ ها پیدا کردی سعی در ایجاد هارمونی و هماهنگی در به کارگیری اونها برای هماهنگ کردن رنگ لباس یا دیزاین اتاق و منزلت داشتی. اما اینها به این معنا نیست که شما اطلاعات تخصصی در مورد رنگ داری. مطمعناً وقتی از شما در مورد رنگ سوال پرسیده بشه اولین چیزی که به ذهنت بیاد انواع رنگ هایی که دیدی مثل قرمز، زرد یا آبی و اگه بخوام در مورد مفهوم رنگ توضیح بدی اونوقته که مکث میکنی و شاید جوابی برای این سوال نداشته باشی.
اما نگران نباش چون قراره از این به بعد با مبحث رنگ و رنگ شناسی به طور تخصصی آشنا بشی تا بتونی به نحو درست و در بهترین حالت اون رو در آثار هنری و همچنین زندگی روزمره به کار بگیری.نتیجه مهمی که تا اینجا می تونیم بگیریم وسعت معنا و مفهوم رنگ برای ماست یعنی نمیشه رنگ رو تنها از یک وجه تعریف کرد و باید ابعاد مختلف حضور و نقش اون رو در زندگی مورد بررسی قرار داد.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
اگر قراره در حیطه تخصصی رنگ صحبت کنیم باید وارد مباحث اصلی هنرهای تجسمی بشیم چون رنگ به عنوان یکی از عناصر بصری موثر در بیشتر آثار هنری حضور داره و بسیاری از آثار نقاشی بر اساس رنگ و ترکیبات اون شکل می گیرند.
در واقع در حیطه هنرهای تجسمی هنرهایی چون نقاشی و گرافیک و عکاسی بیشترین استفاده از رنگ رو درجهت اهداف خودشون دارند. یک نقاش با رنگ هایی که روی بوم نقاشی پیاده میکنه با مخاطب صحبت می کنه و یک گرافیست علائم و نشانه های رنگی رو به عنوان الفبای ارتباط با مخاطب انتخاب میکنه؛ همچنین در هنر عکاسی نمیشه از حضور فعال و چشم گیر رنگ در ژانرهای مختلف خصوصاً عکاسی لند اسکیپ چشم پوشی کرد.
هنرمندان حیطه هنرهای سنتی و صنایع دستی هم پالت های رنگی مختص به خودشون رو برای ارائه هرچه بهتر آثارشون دارند. حالا با توجه به حضور رنگ در زندگی روزمره و محیط اجتماعی و صنایع مختلف و نقش اون به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده و گاهاً ضروری هنرمندان، باید با مفاهیم مختلف اون در هنر و چگونگی به کار گیری رنگ ها توسط هنرمندان در آثارشون آشنا بشیم.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
هنرمندان مختلف با توجه به مفاهیم رنگ و اثراتی که می تونه بر ذهن و روح انسانها به جا بزاره رنگ های مختلف رو در آثارشون به کار می گیرند و طبق یک دسته بندی کلی این انتخاب و به کار گیری رنگ ها به سه طریق صورت می گیره:
- برای توصیف موضوع و خصوصیات آن
- به عنوان عنصری نمادین و استعاری
- برای به نمایش گذاشتن ارزش های درونی و تاثیرات خود رنگ
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
در روش اول: رنگ نقش توصیف گرایانه داره و هنرمندان مختلف از رنگ ها برای توصیف یک واقعه یا منظره استفاده می کنند.
سوال: اگر قرار باشه به عنوان یک نقاش یک منظره زمستانی و برفی رو ترسیم کنی از چه رنگ هایی استفاده میکنی؟
بله برای توصیف یک منظره، برای نمایش اسمان، دریا، طبیعت بی جان و عناصر موجود در آن از طیف رنگ های مختص به اونها استفاده میشه. به طور مثال برای نمایش پاییز از طیف رنگ های گرم مثل زرد و نارنجی و برای نمایش زمستان از رنگ های سرد استفاده میشه. پس میشه گفت یکی از روش های گزینش رنگ توسط هنرمندان جنبه ی توصیف گرایانه رنگ هست.
-
هنرمندان کدام سبک ها از ویژگی توصیف گرایانه رنگ در آثار خود استفاده می کنند؟
با این توضیحات هنرمندانی که قصد بازنمایی طبیعت و واقعیات رو دارند، مانند نقاشان طبیعت گرا یا عکاسان منظره از جنبه توصیفی رنگ استفاده می کنند؛ تا هرچه بهتر بتوانند نمای واقعی منظره یا موضوع مورد ترسیم رو به نمایش بزارند.
در روش دوم: هنرمندان از رنگ به عنوان عنصری نمادین و سمبلیک استفاده می کنند. به طور مثال اگر قرار باشه در اثر هنری مفهومی از پاکی و لطافت رو به نمایش بگذارند از رنگ آبی استفاده می کنند یا برای نمایش اقتدار و صلابت از رنگ قرمز.
بنابراین هر کدام از رنگ ها دارای مفاهیم روانشناسانه ی مختص به خود هستند و هنرمندانی که قصد خلق آثار نمادین و مفهومی رو دارند از جنبه نمادین رنگ در خلق آثار خود کمک می گیرند.
-
هنرمندان کدام سبک ها از ویژگی نمادین رنگ در آثار خود استفاده می کنند؟
هنرمندان نقاش در بیشتر آثار مذهبی و افسانه ای وجه نمادین رنگ رو به کار می گیرند تا به کمک آن مفاهیم عمیق رمزی و عرفانی را در آثار خود به نمایش بگذارند. همچنین در هنر گرافیک استفاده نمادین از رنگ برای رساندن مفاهیم مورد نظر هنرمند یکی از اصول خلق آثار می باشد.
در روش سوم: هنرمندان به ارزش های بصری و ویژگی ها و جذابیت هایی که خود رنگ میتونه ایجاد کنه؛ بدون در نظر گرفتن معنا و مفاهیم تکیه می کنند. یعنی در این روش اگر هنرمند رنگی رو انتخاب می کنه صرفاً به خاطر ارزش های بصری خود رنگ هست.
-
هنرمندان کدام سبک ها از ویژگی ارزش بصری رنگ در آثار خود استفاده می کنند؟
در هنر معاصر ما این ویژگی یعنی استفاده از رنگ به خاطر تاثیرات بصری خود رنگ رو بسیار مشاهده می کنیم. به طوری که برخی ازسبک ها و آثار هنری با تکیه بر انتخاب و استفاده رنگ ها و تاثیرات و زیبایی اونها خلق می شن.
در هنرهای سنتی مثل گلیم و فرش و پارچه و سایر هنرهای دستی جنبه ی تزیینی رنگ بسیار کاربرد داره.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
تا اینجا در مورد مفهوم رنگ و نقش اون در زندگی و آثار هنری صحبت کردیم و دیگه وقتشه که بدونی اصلا رنگ چیه؟ در پاسخ به این سوال میشه رنگ رو از دو وجه تعریف کرد:
وجه اول رنگ به عنوان یک ماده رنگ آمیزی
وجه دوم درک پدیده رنگ
در ابتدا رنگ رو به عنوان ماده ای برای رنگ آمیزی مورد بررسی قرار میدیم. اینکه اصلا رنگ ها چطور و چگونه ساخته میشن.به لحاظ ساختاری رنگ از مخلوط رنگدانه و موادی به نام بست تشکیل میشه.
-
رنگدانه چیست؟
رنگدانه ها در واقع ذرات ریز جامدی هستند که به طور طبیعی وجود دارند مثل انواع خاک ها یا گردهای سنگ ها و فلزات که در آب غیر محلولند .
-
انسان اولیه چگونه نقاشی های خود را رنگ آمیزی می کرد؟
رنگآمیزی یکی از قدیمیترین هنرهاست که سابقه بدست آوردن رنگ از منابع طبیعی به هزاران سال قبل بازمیگرده. روابط انسان و طبیعت یک رابطه ی قدیمیه، همانطور که میدونی انسان اولیه نه تنها از گیاهان برای تغذیه، بلکه برای پوشش هم استفاده می کرد و کم کم به راز رنگ آمیزی توسط گیاهان و مواد طبیعی دیگر پی برد.
ده ها هزار سال پیش انسان اولیه کشف کرد از ترکیب خاک های رنگی با مایعی چسبناک ماده ای رنگی بدست میاد که از اون برای کشیدن علامت ها و نمادهای مختص به خودش میتونه استفاده کنه. و به این ترتیب از رنگدانه های طبیعی که از انواع خاک ها به رنگ قرمز یا زرد و رنگ سیاه که از سوختن چربی حیوانات یا زغال چوب بدست می آمد برای رنگ آمیزی نقاشی های روی دیواره غارها استفاده می کردند.
بعد ها مصری ها و چینی ها رنگدانها و طیف اونها رو گسترش دادند و رنگدانه های جدیدی رو از مواد معدنی و گیاهی تولید کردند و این چرخه در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و رنگدانه های دیگری کشف و اضافه شدند. مثل رنگ زرد سربی که قدمتش به قرن 13 میرسه که تا قرن 18 همچنان در نقاشی رنگ روغن مورد استفاده قرار می گرفت. برخی از رنگدان ها از مواد معدنی کمیاب تولید می شدند؛ مثل لاجورد که یک سنگ قیمتی بود و برای ساختن رنگ آبی اولترامارین استفاده می شد که خب به طبع در تابلوهای نقاشی که از این دست رنگ ها به کار برده میشد قیمتی تر هم بودند.
- Red|قرمز
یکی از قدیمی ترین رنگ دانه هایی که تا به امروز هم مورد استفاده قرار می گیره، رنگ قرمز اخرا هست که گفته میشه برای اولین بار در نقاشی های غارهای ماقبل تاریخ به کار رفته.
قرنها بعد، در طول قرنهای 16 و 17؛ محبوبترین رنگدانه قرمز از یک حشره به دست اومد، موجودی که فقط روی کاکتوسهای گلابی خاردار در مکزیک یافت میشد. رافائل، رامبراند و روبنس همگی از رنگ قرمز اخرا در آثار خود استفاده کرده اند.
Raphael|رافائل
رافائل نقاش و معمار ایتالیایی و بدون شک یکی از نام آورترین هنرمندان عصر رنسانس ایتالیا محسوب میشه. رافائل، میکل آنژ و لئوناردو داوینچی سه گانه استادان بزرگ دوره رنسانس عالی را تشکیل می دهند.
به عنوان نقاش دربار پاپ، کار رافائل با ستایش فراوان روبرو شد، و او توانست خود را به عنوان محبوب ترین هنرمند در رم معرفی کنه. همچنین او مأمور شد تا پرتره ها، موضوعات مذهبی و اتاق های خصوصی پاپ رو نقاشی کنه.
هنر رافائل مظهر کیفیت های عالی رنسانس، هماهنگی و زیبایی ایده آل بود. نمونه نقاشی های بی نظیر او از مجموعه ی مدونا، منظرهها و صحنههای فیگوراتیوی که واتیکان رو با آنها تزئین کرده، نشان میدهد. سایر آثار مشهور رافائل تصویر افلاطون، ارسطو و سایر حکیمان در نقاشی دیواری مدرسه آتن هست. رافائل برای واتیکان، منعکس کننده الهاماتیست که او از آرمان های کلاسیک زیبایی و ترکیب بندی گرفته.
چهرههای گرد و نرم سوژههای او احساسات انسانی را آشکار میکنه، در حالی که کمال و آرامش عالی رو نمایش میده، همانطور که در اثر مدونا در علفزار نشان داده است. در ادامه نمونه ای از آثار رافائل که در اونها از رنگ قرمز استفاده کرده میبینی.
Peter Paul Rubens|پیتر پل روبنس
پیتر پل روبنس، یکی از هنرمندان بزرگ فلاندری قرن هفدهم، شخصیت برجسته ای در کلیسای کاتولیک و دربارهای سلطنتی روبنس پرترهها، مناظر و محرابهایی را میکشید که مورد تحسین مجموعهداران هنری و اشراف در سراسر اروپا قرار میگرفت، اما او بیشتر به خاطر نقاشیهای تاریخیاش با موضوعات مذهبی و اساطیری مشهور بود. ویژگی های نقاشی روبنس رو میشه به این صورت خلاصه کرد:
ضربات جسورانه: روبنس با قلم گذاری های جسورانه و تند نقاشی می کرد که نشان از اشتیاقش بود، آثار او درام و همراه با پرداختن به جزئیات بودند.
ایمپاستو: روبنس در پرترههای خود اغلب از روش ایمپاستو یا برجسته سازی نسبت به سطح مورد نظر استفاده میکرد. در واقع ایمپاستو روشی برای استفاده از رنگ گذاری ضخیم برای برجسته سازی و نمایش واقعی تر سوژه ها بود.
سبک باروک: همانطور که گفته شد، روبنس بر صحنه های درام در آثارش تاکید داشت، یعنی با انتخاب صحنه های دراماتیک و انتخاب های رنگی جسورانه، حرکت و کنتراست بالای نور و تاریکی به نوعی از سبک باروک پیروی کرد.
پوزیشنهای دراماتیک: روبنس اغلب بدن انسان را با حالتهای انحرافی، سوژههای برهنه و افرادی که با لباسهای خیرهکننده پوشیده شده بودند، به طرز چشمگیری نقاشی میکرد.
موضوعات مذهبی و اساطیری: روبنس به خاطر نقاشی های مذهبی اش که به سفارش کلیسای کاتولیک روم و حامیان مذهبی ثروتمند و مذهبی اش ساخته شده بود، مشهور بود. او همچنین موضوعات اساطیری را نقاشی می کرد که به او آزادی بیشتری برای به تصویر کشیدن بدن انسان به صورت سنتی می داد.
- Blue|آبی
از زمان قرون وسطی، نقاشان مریم باکره را در لباس آبی روشن به تصویر می کشیدند و میشه گفت در آن زمان، رنگ رو نه به دلیل نماد مذهبی، بلکه به دلیل قیمت گزافش انتخاب می کردند. رنگ آبی اولترامارین؛ از لاجورد، که یک سنگ قیمتی هست، برای قرنها تنها در یک رشته کوه در افغانستان یافت میشد، بدست می آمد. این ماده گرانبها به محبوبیت جهانی دست یافت و میشه دید که در پرتره های تشییع جنازه مصری ها، نقاش های ایرانی و در نقاشی معروف ورمیر، یعنی دختری با گوشواره مروارید به کار گرفته شد.
برای صدها سال، هزینه لاجورد حتی با قیمت طلا رقابت می کرد. در دهه 1950، ایو کلاین با یک تامین کننده رنگ پاریسی برای اختراع نسخه مصنوعی آبی اولترامارین همکاری کرد و این رنگ به امضای هنرمند فرانسوی تبدیل شد.
Yves Klein|ایو کلاین
این هنرمند فرانسوی عمدتاً به خاطر اکتشافات خود در زمینه رنگ خالص، به ویژه آبی و نقاشیهای تک رنگ آبی و آزمایشهای جسورانهاش با تکنیکهای جدید و نگرشهای جدید به هنر مورد توجه قرار گرفت. میشه گفت دلیل استفاده از رنگ آبی بر میگرده به ذهنیتهای این هنرمند در مورد فضا و آسمان، و همین موضوع به تدریج کلاین رو در مقام یک نقاش دگراندیش به سمت بکارگیری مفرط رنگ آبی به عنوان رنگ فضای لایتناهی، رنگ سحرانگیز افق و دریاهای بیکران سوق داد و او در این فرایند، به شکلی متهورانه به سمت خلق بومهایی سراسر آبی متمایل شد که اکنون معروفترین آفرینشهای هنرمند محسوب میشن.
Johannes Vermeer|یوهانس ورمیر
یوهانس ورمیر بیشتر به خاطر تصاویری که به دقت از زنان در فضاهای داخلی پر از نور به تصویر کشیده، شهرت داره. دامنه و عمق رنگ ها در نقاشی های ورمیر با استفاده از چند رنگدانه اصلی به دست می آمد و میشه گفت ورمیر در جلوه های رنگی استاد بود. او در تعدادی از نقاشی هاش از اولترامارین که گران ترین رنگدانه موجود بود استفاده کرده و اکنون به عنوان یکی از بزرگترین نقاشان عصر طلایی هلند شناخته می شود. بیشتر هنرمندان از این رنگدانه در حدی استفاده می کردند که فقط بتونن یک آبی تند و متمایز خلق کنند،اما در نقاشی های ورمیر میبینیم که او آزادانه از این رنگدانه استفاده کرده.
- Yellow|زرد
رنگ زرد که به زرد هندی معروف بود،از ادرار گاوهایی که با انبه تغذیه می شدند به دست می آمد.روشی که کمتر از یک قرن بعد به دلیل ظلم به حیوانات ممنوع شد. در مورد این رنگ نمیشه گفت هنرمندان زیادی هستند که از رنگ زرد در آثارشون استفاده کردند و به همین دلیل در طول تاریخ شده اند. اما از علاقه نقاشانی چون ویلیام ترنر و وینست ونگوگ به این رنگ هم نمیشه چشم پوشی کرد.
Vincent van Gogh|وینست ون گوگ
وَنسان وَن گوگ نقاش هلندی، یکی از بزرگترین پست امپرسیونیست ها به شمار میره. او به خاطر ضربات قلم موی جسورانه و دراماتیکش که بیانگر احساسات و حس حرکت به آثارش بود، شهرت داشت. ضربات قلم موی پرانرژی، پالت های پر جنب و جوش و فرم های روان صحنه ها و فذم های خطی و برجسته رنگی به شدت بر جریان اکسپرسیونیسم اثر گذاشت.. مناظر، پرتره ها، طبیعت بی جان و فضاهای داخلی او از شناخته شده ترین و تاثیرگذارترین آثار تاریخ هنر هستند.
- Green|سبز
در حالی که رنگ سبز طبیعت و تجدید را تداعی می کنه، رنگدانه هایی که سبز از اون تولید می شد، از سمی ترین رنگ های تاریخ بوده است. در سال 1775، کارل ویلهلم شیل، شیمیدان سوئدی، رنگی کشنده به نام Scheele’s Green رو اختراع کرد، رنگدانه سبز روشنی که با ماده شیمیایی سمی آرسنیک آغشته شده بود. تولید ارزان شیلز گرین در دوران ویکتوریا به یک هیجان تبدیل شد، حتی اگر بسیاری گمان داشتند که این رنگ برای هنرمندان و مشتریان خطرناک است.
در پایان قرن نوزدهم، مخلوطی مشابه از مس و آرسنیک؛ جایگزین سبز Scheele به عنوان یک ماده بادوام تر شد. اما این رنگ هنوز بسیار سمی بود و جای تعجب نیست که در نهایت در دهه 1960 ممنوع شد.
Claude Monet|کلود مونه
کلود مونه نقاش فرانسوی و از بنیانگذاران سبک امپرسیونیستی به شمار میره. ضربات سریع قلم مو و استفاده مستقیم از رنگ برای ثبت نور از ویژگی های سبک نقاشی اوست. همچنین نقاشیهای سرسبز کلود مونه؛ نمونهای از زیباییشناسی جنبش امپرسیونیستی است که این هنرمند در اواخر دهه 1800 در فرانسه به ایجاد آن کمک کرد. مونه محیطهای شهری، باغهای نمادین، نیلوفرهای آبی، انبارهای کاه و دیگر مناظر را به دقت مشاهده کرده و بارها و بارها هر صحنه را نقاشی می کرد تا تغییرات نور و محیط را به تصویر بکشد.
Paul Cézanne|پل سزان
پل سزان یکی از تاثیر گذارترین هنرمندان در تاریخ نقاشی مدرن می باشد. در واقع نقاشی ها و طراحی های پر انرژی و تحریف شده پل سزان، به هموار کردن راه برای مدرنیسم و هنر قرن بیستم کمک کرد. یکی از بارزترین ویژگیهای آثار اولیه سزان در استفاده او از لایههای ضخیم رنگ برای ایجاد کنتراست است.
با ادامه پیشرفت سبک او، سزان شروع به ترکیب تکنیک های جدید برای به تصویر کشیدن سه بعدی بودن سوژه هایش کرد. بارزترین این تکنیک ها استفاده او از درجه بندی رنگ ها برای ایجاد حس فرم و فاصله در افراد و اشیاء در کارش بود. روش منحصر به فرد او در ساختار و ترکیب بندی های منطبق با فرم و رنگ و رویکرد تحلیلی او به طبیعت که عموماً به عنوان یک پست امپرسیونیست طبقه بندی می شود، بر هنر کوبیست ها، فووها و نسل های متوالی هنرمندان آوانگارد تأثیر گذاشت.
Pierre-Auguste Renoir|پیر آگوست رنوار
پیر آگوست رنوار با دستکاری های شهودی و احساسی رنگ و دایره لغات گسترده ای از ضربات قلم موی کوتاه، سریع و شل، به پیشروی مکتب نقاشی امپرسیونیستی کمک کرد. او همراه با دوستش کلود مونه، خودانگیختگی و خاص بودن نور را بر تکنیک های هنری سنتی برتری داد. اگرچه رنوار در نهایت از این سبک دور شد و دوباره روشهای کلاسیک را پذیرفت، آزمایشها و سختگیری رسمی او بر مدرنیستهای قرن بیستم مانند پابلو پیکاسو تأثیر گذاشت.
- Black|مشکی
تیره ترین رنگدانه موجود در نقاشی های استادان قدیمی، در واقع سیاه استخوانی نام دارد،که از سوزاندن استخوان های حیوانات در محفظه ای بدون هوا تولید می شود. در حالی که امپرسیونیست ها از رنگ سیاه اجتناب می کردن؛ هنرمندان آمریکایی در دهه 50 و 60 به استفاده از سیاه روی آوردند. فرانک استلا، ریچارد سرا و اد راینهارت همگی نقاشیهای سیاه رنگ تک رنگ خلق کردند. در مجموع، این نقاشان ثابت میکنند که رنگ مشکی مانند هر رنگ دیگری است که میتواند تغییرات، تنها و بافتهای زیادی داشته باشد.
Frank Stella|فرانک استلا
فرانک استلا به عنوان یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان آمریکایی و از چهره های مهم مینیمالیسم و نقاشی انتزاعی به شمار می رود که به استفاده از الگو ها و اشکال هندسی در نقاشی و مجسمه هایش شهرت یافت.
Richard Serra|ریچارد سرا
ریچارد سرا، مجسمهساز مینیمالیسم برجسته اهل امریکا، بهخاطر آثار هنری یادبودی که برای مکانها و مکانهای خاص ساخته، شهرت دارد که درک بینندگان از فضا و تناسب را تغییر میدهد. اما در طول دورهی کار خود به طور پیوسته نقاشی هایی نیز خلق کرده است که به گفتهی خودش راه ارتباط او با جهان اطراف بودهاند. از سال ۱۹۷۱ که او از غلطک سیاه (ترکیب رنگروغن، موم و رنگدانه) در نقاشی هایش استفاده کرد، رنگ سیاه به عنوان مشخصهی غالب آثار او شناخته شد.
Ad Reinhardt|آد راینهارت
اد راینهارت یک نقاش برجسته آمریکایی بود که بیشتر به خاطر شکل دادن به جنبش های مفهومی و مینیمالیستی شهرت داشت. او بومهای هندسی و تکرنگی را نقاشی کرد که نشاندهنده تعهد سرسختانه به انتزاع محض است؛ و دارای شبکههایی از رنگ با لبههای سخت هستند که اغلب به رنگ آبی یا سیاه هستند.
- White|سفید
از میان همه رنگدانههایی مانند زرد کروم، سبز شیل و سبز پاریس که در طول قرنها ممنوع بودهاند، رنگی که بیش از همه مورد توجه نقاشان قرار گرفته، سفید سربی است. این رنگ میتوانست درخششی از نور را به تصویر بکشد و منعکس کند که شبیه هیچ چیز دیگری نبود.
روش هلندی قرن هفدهم برای تولید رنگدانه شامل، لایهبندی کود گاو و اسب روی سرب و سرکه بود. پس از سه ماه در یک اتاق مهر و موم شده، این مواد ترکیب می شوند و تکه های سفید خالص ایجاد می کنند.این در حالیست که دانشمندان در اواخر قرن نوزدهم سرب را سمی تشخیص دادند، و به این ترتیب در سال 1978 بود که ایالات متحده تولید رنگ سفید سربی را ممنوع کرد. در این دوره، رابرت راشنبرگ، رابرت رایمن و اگنس مارتین برای خلق نقاشیهای سفید تک رنگ به رنگهای سفید تیتانیوم و روی، روی آوردند.
Robert Rauschenberg|رابرت راشنبرگ
رابرت راشنبرگ نقاش امریکایی بود که در جنبش پاپ آرت فعالیت می کرد. او بیشتر به خاطر ترکیبهای رادیکالی و سهبعدی اش؛ که از مواد دور ریختهشده و اشیاء معمولی مانند ورقهای فلزی، روزنامه، لاستیکها و… میسازد شهرت دارد.
انواع رنگدانه را نام ببرید؟
از قرن هجده به بعد رنگدانه ها به صورت مصنوعی از مواد معدنی و اسید فلزات ساخته شدند.بنابراین رنگدانه به دو صورت :
- طبیعی و مصنوعی
ساخته می شوند که در حال حاضر رنگدانه های مصنوعی به دلیل تنوع بسیار بالا به صورت رنگ های آماده در دسترس همگان هستند.
-
بست چیست؟
بست ترکیبی از انواع رزین،صمغ، آب و روغن هست که با رنگدانه ها ترکیب و رنگ رو میسازه.به طور مثال رنگ روغنی از ترکیب مواد رنگین با روغن های خشک شونده و اکرلیک از ترکیب مواد رنگین با آب و نوعی چسب محلول در آب ساخته میشن.
رنگ های جوهری هم نوع دیگری از مواد رنگین هستند که در مایعات حل می شن و معمولاً از انواع گیاهان و حیوانات به دست میان، مثل انواع برگ ها، پوست میوه، چای و قهوه. رنگ های جوهری هم مثل رنگدانه ها در دو نوع طبیعی و مصنوعی تولید می شن.
در دوره رنسانس رنگ ها چگونه ساخته می شدند؟
در دوره رنسانس، طیف گسترده ای از رنگ ها در دسترس هنرمند بود؛ اما کیفیات رنگ مثل تیرگی روشنی و خلوص، بستگی به نحوه استفاده هنرمند از رنگ ها داشت یعنی همان سبک شخصی.
رنگ ها از مواد ارگانیک مانند گیاهان ساخته می شدند و نسبتاً هم ارزان بودند.البته رنگدانه های فلزی و معدنی هم وجود داشتند که گران تر بودند. از سرب برای ساخت رنگ سفید و قرمز، قلع برای رنگ زرد، آزوریت برای آبی و مالاکیت برای رنگ سبز استفاده می شد. در واقع هنرمند یا تامین کننده رنگ مجبور بود برای بدست آوردن رنگ های مورد علاقه و مورد نیاز خودش از بنادری که دارای پیوندهای تجاری در سراسر دریای مدیترانه و آسیا بودند، دیدن کنه تا بتونه بهترین و کمیاب ترین رنگدانه رو بدست بیاره. چون به طور مثال تنها منبع اولترامارین، لاجورد از افغانستان بود.
با این توصیفات، رنگ ها بسته به مواد اولیه ای که از آن ساخته می شدند، به لحاظ قیمت متفاوت بودند. به طور مثال رنگ اولترامارین قیمت بالایی داشت و برخی از هنرمندان مجبور بودند؛ از آزوریت که چندین برابر ارزان تر بود به جای اون استفاده کنند. پس شاید عجیب نباشه که رنگ ها و متریال های گران قیمت در کارگاه یک هنرمند از دارایی های ارزشمند و گران قیمتش باشه.
بعد از اینکه رنگدانه ها تهیه می شدند، باید با یک سنگ مثل سنگ مرمر آسیاب می شدند تا یک پودر تولید بشه که کار پر زحمتی هم بود و بعد ازاون با مواد مایع مخلوط یشد تا درخشندگی و بافت مورد نظر هنرمند بدست بیاد. در نهایت؛ طلا، نقره و ورق قلع ساخته و تولید شد که البته تنها برای مشتریان ثروتمند یا کلیساهای مهم استفاده می شد.
برای درک رنگ وجود چه عواملی مورد نیاز هست؟
دومین وجه تعریف رنگ درک ودیده شدن رنگ به عنوان یک پدیده هست و برای درک رنگ و دیده شدن اون وجود چند عامل مورد نیاز هست:
نور|ساختار مولکولی شی|چشم
اولین عامل نور هست. همونطور که حتما میدونی بدون وجود نور جهان اطراف اشیا و پدیده های طبیعی در سیاهی مطلق فرو میره و چیزی برای دیدن وجود نخواهد داشت. پس برای دیدن اشیا و به طبع رنگ اونها وجود نور لازم و ضروریست. که هم به طور طبیعی وجود داره مثل نور خورشید و هم به طور مصنوعی مثل انواع چراغ ها و لامپ ها.
دومین عامل وجود خود شی و ساختار مولوکولی اشیاست. وقتی نور به جسم تابیده میشه ساختار مولکولی شی باعث میشه همه یا بخشی از نور تابیده شده منعکس بشه و به چشم برسه و در نتیجه رنگ شی دیده می شه.
و در نهایت چشم انسان که نور بازیافت شده از سطح اشیا رو در یک فرایند به وسیله سلول های نوری شبکیه تشخیص میده.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
همانطور که گفته شد برای دیدن اجسام و محیط پیرامون وجود نور ضروریه و بدون نور همه چیز در تاریکی مطلق فرو میره. بینایی به طور مستقیم در درک رنگ نقش داره، ما در نور کم هم قادر به دیدن اجسام و اشیا اطراف هستیم، با این تفاوت که شاید جزییات و رنگ دقیق اجسام رو درک نکنیم و زمانی که نور مناسب باشه؛ تمام وجوه قابل درک یک جسم از جمله شکل فرم و رنگ رو به درستی مشاهده می کنیم.
در واقع زمانی می تونیم اجسام رو ببینیم که :
- یا از خودشون نور منتشر کنند مثل منابع نور طبیعی و مصنوعی.
- یا نور منبع دیگری که بهشون تابیده شده رو بازتاب کنند.
حالا ببینیم در این رابطه بین برخود و بازتاب نور از سطح اجسام و رسیدن اون به چشم چه اتفاقی رخ میده که اجسام به صورت رنگی دیده می شن.
وقتی از رنگ جسم صحبت می کنیم در واقع در حال توصیف جنبه ای از جسم هستیم که ممکنه رنگ، تیرگی و روشنایی و یا اشباع رو در بر داشته باشه و میشه گفت یک جسم به دلیل تابش نور هست که رنگی به نظر میرسه. نور بعد از تابیدن به جسم و بازتاب از سطح جسم به سلول های گیرنده تخصصی در پشت شبکیه چشم میرسه و بعد از اون سیگنال هایی توسط اعصاب بینایی به مغز ارسال میشه و در نهایت این سیگنال ها توسط مغز پردازش میشه و رنگ ها تفسیر میشن.
این دقیقاً همون چیزیه که ما به عنوان فیزیک رنگ ازش نام می بریم و قرار هست در موردش صحبت کنیم.
-
نور مرئی چه نوریست ؟
علم فیزیک چگونگی پیدایش رنگ های مختلف رو از تجزیه نور طبیعی به ما توضیح میده. نور طبیعی که باعث دیده شدن جهان اطراف ما میشه نور مریی هم نامیده میشه. این نور مریی وقتی از منابع نورانی مثل خورشید تابیده میشه دارای اشعه هایی با طول موج های متفاوت هست و زمانی که به اشیا برخورد میکنه قابل رویت میشه.
-
نور دارای چه طول موجیست؟
به طور دقیق میشه گفت نور دارای طول موجی بین 380 تا 760 نانومتر هست که ما امواج کوتاهتر و بلند تر از این بازه رو رویت نمی کنیم و این امر تنها با وسایل و امکانات ازمایشگاهی امکان پذیره مثل امواج ماورا بنفش اشعه ایکس(دارای طول موج کوتاهتر از نور) و امواج مادون قرمز و امواج مخابراتی(دارای طول موج بلندتر از نور).پس تا اینجا متوجه شدیم نور مرئی که پس از برخورد با اشیا و بازتاب از روی جسم قابل رویت هست دارای طول موجی بین 380 تا 760 نانومتر هست.
-
نورهای اصلی کدام اند؟
اگر یک منشور رو در مقابل راه نور قرار بدیم، وقتی یک دسته باریک از نور مریی در اصطلاح نور سفید با منشور برخورد میکنه هنگام عبور از اون نور شکسته میشه و به صورت طیف رنگی دیده میشه؛ اینجاست که باید ببینیم هر طول موجی به چه رنگی دیده میشه .
اون دسته از اشعه هایی که طول موج کوتاهی دارند به رنگ آبی بنفش، اشعه هایی که بلند ترین طول موج رو دارند به رنگ قرمز و اون دسته از اشعه ها با طول موج متوسط به رنگ سبز دیده میشن و البته مابین این اشعه ها رنگ های میانی هم مثل نارنجی و زرد و آبی دیده میشه که مرز مشخص و جدایی از هم ندارند.
بنابراین هر باریکه نوری که از منبع نور خارج میشه پس از تجزیه به سه دسته نور رنگی تقسیم میشه: آبی بنفش، سبز و قرمز. از همین رو به این سه نور، نورهای اصلی گفته میشه.
-
ترکیب افزایشی چیست؟
در صورتی که نورهای اصلی حاصل از تجزیه رو باهم ترکیب کنیم نتیجه نورِ سفید خواهد بود.
یعنی اگر به کمک یک عدسی همگرا سه نور اصلی، آبی بنفش و سبز و قرمز رو باهم ترکیب کنیم مجدداً همان نور سفید حاصل میشه. در این ترکیب چون نتیجه یک نور روشن بوده و در واقع روشنایی نورهای اصلی بعد از ترکیب باهم افزایش پیدا کرده، این ترکیب افزایشی نامیده میشه.
پس میتونیم بگیم نتیجه ترکیب نورهای اصلی باهم یک نور سفید هست و چون روشنایی نور افزایش پیدا میکنه به همین دلیل به ترکیب نورهای اصلی ترکیب افزایشی گفته میشه.
ترکیب کاهشی چیست؟
اگر در مقابل یک منبع نور فیلتر رنگی به طور مثال قرمز رنگ قرار بدیم، این فیلتر جلوی تابش همه ی نورهای غیر هم رنگ خودش رو میگیره و تنها به نور قرمز اجازه عبور میده و دلیل این امر هم این هست که نورهایی با طول موج کوتاه و متوسط قادر به عبور از قرمز که طول موج بلند داره نیستند. در واقع دو سوم از نور توسط فیلتر قرمز جذب میشه. بنابراین شدت روشنایی نور کاهش پیدا میکنه.
سوال: حالا اگر یک فیلتر آبی در مقابل نور قرار بدیم چه اتفاقی رخ میده؟
در این صورت نور قرمز چون طول موج بلندتری نسبت به آبی داره از فیلتر عبور نمیکنه؛ چون تنها نورهایی با طول موج کوتاه امکان عبور رو دارند،و باز هم شدت نور کاهش پیدا خواهد کرد. بنابراین فیلتر های رنگی فقط اجازه عبور طیف نور همرنگ خودشون رو میدن و به این نوع ترکیب رنگی که شدت رنگ در اون کاهش پیدا میکنه ترکیب کاهشی گفته میشه.
ترکیب کاهشی در مورد مواد رنگی هم صدق میکنه. یعنی در واقع این ترکیب بیشتر مختص به ترکیبات مواد رنگی هست؛ چون وقتی رنگ های اصلی رو باهم ترکیب می کنیم نتیجه یک رنگ خاکستری تیره هست.
به طور کلی میتونم بگم دو نظریه در مورد رنگ ها وجود داره:
رنگهای اصلی نور که شامل رنگ های قرمز ،سبز و آبی بنفش هستند و رنگ های اصلی (مادی) که شامل زرد و قرمز و آبی هستند و براساس ترکیبات این دو نظریه دو نوع ترکیب افزایشی و کاهشی وجود داره.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
باید بگم که چشم ما بر اساس سه ویژگی در رنگ ها اونها رو از هم تشخیص میده.یعنی رنگ ها بر اساس این سه ویژگی از هم تمایز پیدا می کنند :
ته رنگ یا فام | درخشندگی یا روشنایی | شدت یا خلوص رنگ
-
ته رنگ یا فام
منظور از اصطلاح ته رنگ همان کیفیت رنگین بودن رنگ هاست. وقتی شما تصویر یک شی رو میبینی به راحتی نام رنگ اون رو به زبان میاری چون رنگ ها به نام بخشی ازهمان طول موج نوری که منعکس میشه نامگذاری میشن، مثل قرمز که به واسطه قرمز بودنش با آبی و زرد تفاوت دارد.
با این توصیفات یک تعداد محدودی از رنگ ها با این روش نامگذاری میشن؛ مثل رنگ های اصلی و فرعی درجه دوم که در ادامه با این دسته های رنگی بیشتر آشنا میشی و باقی رنگ ها که در اون طول موج نوری دیده نمیشن با عناوین و روشهای دیگری نامگذاری شدند به طور مثال:
گاهی اوقات وقتی که یک رنگ از رنگ اصلی خودش تیره تر یا روشن تر میشه بهش پیشوند یا پسوند اضافه میشه؛ مثل آبی تیره یا سبز روشن.
یا اینکه گاهی می بینیم برخی از رنگها ترکیبی از نام دو رنگ مثلا رنگ های درجه اول و درجه دوم باهم هستند، مثل زرد نارنجی یا سبز آبی و….
ممکنه نام رنگ سبز زیتونی یا آبی آسمانی رو شنیده باشی، بله درست شنیدی در برخی مواقع به دلیل تشابه یک رنگ با یک نوع گیاه یا شی و چیزهای دیگر نام اون رو به خودش میگیره .
یا حتی برخی از رنگ ها در یک شهر یا منطقه خاص پرطرفدار بودند و در اون منطقه بسیار استفاده شدند و به همین خاطر نام اون منطقه و به خودشون گرفتن مثل آبی پروس.
بعضی از رنگ ها هم اسامی بومی خودشون رو دارند. یعنی مردم یک منطقه نامی خاص به اونها میدن؛ به طور مثال رنگ ارغوانی که در واقع نام بومی رنگ قرمز بنفش هست که ما در زبان فارسی اون رو استفاده می کنیم.
جالبه بدونی موادی که در ساختن رنگ ها به کار میره هم گاهی میتونه در نامگذاری رنگ دخیل باشه مثل لاجوردی یا نقره ای.
و در نهایت حتی گاهی دیده میشه که به خاطر استفاده زیاد یک هنرمند از یک رنگ خاص، اون رنگ نام هنرمند رو به خودش گرفته مثل سبز ورونز.
ناگفته نماند که امروزه به خاطر تنوع بسیار بالای رنگ ها کارخانه های رنگسازی رنگ های مختلف رو با شماره و کد مشخص می کنند.
-
درخشندگی یا روشنایی
منظور از درخشندگی یک رنگ درجات مختلف روشنی آن رنگ است به طور مثال شما میتوانید یک رنگ رو تا چند درجه با سفید روشن و یا با سیاه تیره کنید؛ به طوری که هر کدام باهم دیگه تفاوت داشته باشند. به این ترتیب درجات مختلف روشنی اون رنگ رو میزان درخشندگی می نامیم.
-
شدت یا خلوص رنگ
منظور از خلوص رنگی درجه ی سیری یا اشباع یک رنگ هست. خب سوال پیش میاد درجه ی سیری یعنی چی؟
یعنی یک رنگ مثل قرمز تا زمانی که با هیچ رنگ دیگری مخلوط نشده باشه؛ در خالص ترین حالت خودش هست و اما به محض اینکه با رنگهای دیگر یا سیاه و سفید و مکمل خودش ترکیب بشه خلوص خودش رو از دست میده.
البته ناگفته نماند که رنگ ها تحت تاثیر رنگ مجاور یا زمینه ای که روی اون قرار می گیرند هستند. یعنی هر چقدر که تفاوت رنگهای مجاور هم بیشتر باشه راحت تر میشه رنگ رو تشخیص داد. به طور مثال قرارگیری رنگ زرد در کنار آبی .در این حالت هر دو رنگ به طور کامل از هم تمایز داده میشن، به دلیل اینکه فام رنگی متفاوتی دارند. اما اگر آبی رو در کنار یک یا دو آبی دیگر با درخشندگی متفاوت قرار بدیم ممکنه تشخیص کمی دشوارتر باشه.
رنگ زمینه ای که رنگ های روی اون قرار می گیرند در تشخیص درخشندگی رنگ ها تاثیر گذار هست. به طور مثال اگر رنگ ها روی زمینه مشکی قرار بگیرند، درخشان تر و نزدیکتر و حتی بر اثر خطای دید از ابعاد بزرگتری هم برخوردار می شن و در عین حال اگر همان رنگ ها روی زمینه سفید قرار بگیرند؛ نتیجه بر عکس خواهد بود.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
رنگ ها از دید هنرمندان و رنگ شناسان به شیوه های مختلفی دسته بندی و تقسیم بندی شده اند تا شناخت و پی بردن به ویژگی های هر رنگ و روابط بین اونها و تاثیراتی که روی هم دارند ساده تر باشه.از بین تمام دسته بندی ها چرخه ی دوازده رنگی ایتن دارای اعتبار و شهرت بیشتری هست.
چرخه رنگی ایتن، به طور کلی طیف گسترده ای از رنگ هاست که در نور مرئی دیده می شن. این چرخه رنگی سه رنگ اصلی دارد که در صورت ترکیب با یکدیگر طیف های رنگی متفاوتی رو می سازه و قرار هست در ادامه در موردشون صحبت کنیم .
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
اولین دسته از رنگ ها در چرخه ی رنگ مربوط به رنگ های اصلی هست که در یک مثلث گنجانده شده. رنگ های اصلی شامل سه رنگ: قرمز، زرد و آبی هستند.
سوال: حالا چرا به این سه رنگ؛ رنگ های اصلی گفته می شه؟
رنگ های اصلی مجموعه ای از رنگ ها هستند که از ترکیب هیچ دو رنگ یا چند رنگ دیگری باهم ساخته نمیشن و به طور مستقیم وجود دارند. همونطور که گفتم این رنگ ها باید در خالص ترین حالت خود یعنی بدون ترکیب با هیچ رنگ دیگری باشند تا رنگ اصلی به شمار بیان.به طور مثال اگر قرمز با مشکی ترکیب بشه یا زرد با سفید، دیگه از حالت خالص خود و اصلی بودن خارج میشن.
مهمه که بدونی تمامی رنگ های دیگر موجود در چرخه ی رنگ از ترکیب دو یا چند رنگ اصلی باهم ساخته میشن، یعنی منشا تمام رنگ های دیگه رنگ های اصلی و ترکیباتی از اونهاست.
اگر قصد تهیه رنگ های اصلی رو داری باید در مورد نام رنگها اطلاعات کافی داشته باشی.خب این یعنی چی؟
از هر رنگ اصلی ممکنه چند نوع با نام های متفاوت در بازار وجود داشته باشه که نشان دهنده ی اصلی یا فرعی بودنه اون رنگ هست حالا ببینیم هر کدام از رنگ های اصلی دارای چند نوع هستند.
زرد: رنگ زردی که هیچ گرایشی به رنگ های دیگه مثل سفید یا قرمز و نارنجی و سایر رنگ ها نداشته باشه؛ معمولاً با اسم زرد کادمیوم به چشم میخوره. نمیشه گفت که اگر زرد کادمیوم تهیه کردی عیناً همون رنگ زرد موجود در چرخه ی رنگ هست اما به هر حال از میان رنگ های زرد موجود در بازار نزدیک ترین رنگ به زرد اصلی، همان زرد کادمیوم ( با درجه تیرگی متوسط) هست.
قرمز: رنگ قرمز رو با نام های متفاوتی میتونی پیدا کنی که مشهورترین اونها قرمز کادمیوم و قرمز آلیزارین هستندکه این رنگ ها هم در تن های روشن و تیره عرضه میشن. اما در عین حال نمیشه گفت که این دو رنگ هم دقیقا رنگ قرمز اصلی هستند. اما مخلوط دو رنگ قرمز آلیزارین و کادمیوم به رنگ اصلی قرمز نزدیکه پس میتونی برای رسیدن به رنگ قرمز اصلی این دو رنگ رو تهیه کنی و باهم ترکیب کنی.
آبی: در مورد رنگ آبی هم باید بگم آبی های متنوعی رو در بازار میتونی پبدا کنی که معروفترین اونها آبی اولترامارین، آبی کبالت و آبی پروس هستند. باز هم هیچکدام از این سه رنگ؛ رنگ آبی اصلی نیستند اما میتونی با مقداری روشن کردن رنگ آبی کبالت یا اولترامارین اونها رو نزدیک به آبی اصلی بسازی.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
رنگ های فرعی یا رنگ های درجه دوم دسته ای از رنگ ها هستند که از ترکیب هر دو رنگ اصلی باهم ساخته میشن و در چرخه رنگ در اطراف رنگ های اصلی قرار می گیرند. از همین رو به این رنگ ها، رنگ های درجه دوم یا فرعی گفته میشه. این رنگ ها شامل نارنجی و سبز و بنفش هستند.
قرمز + زرد= نارنجی زرد + آبی= سبز آبی+ قرمز= بنفش
نکته مهم در تهیه رنگ های درجه دوم این هست که در حین ترکیب کردن دو رنگ اصلی باید مقدار مناسبی از هر رنگ انتخاب بشه تا در نهایت رنگی که حاصل میشه گرایشی به هیچکدام از دو رنگ اصلی که از اون ها ساخته شده نداشته باشه. به طور مثال رنگ سبز؛ نباید به زرد و یا به آبی متمایل باشه، یا رنگ نارنجی به قرمز و زرد و رنگ بنفش به قرمز و آبی.
امروزه رنگ های فرعی هم مثل رنگ های اصلی در بازار بصورت آماده موجود هستند، اما پیشنهاد من به شما برای شروع و یادگیری و شناخت هر چه بهتر رنگ ها ساختن اونها توسط خودتون از طریق ترکیب رنگ ها باهم هست.نکاتی که باید در حین ترکیب رنگ ها دقت کنی علاوه بر میزان درست هر رنگ، انتخاب رنگ های اصلی در حین خرید از یک کارخانه ثابت هست و در ادامه کار انتخاب ابزار های مرغوب مثل مقوا و قلمو و…..
نارنجی: برای تهیه رنگ نارنجی میتونی زرد و قرمز اصلی رو باهم ترکیب کنی و اگر میخوای نارنجی رو از بازار تهیه کنی بهتره دنبال نارنجی کادمیوم باشی.
سبز: از ترکیب زرد کادمیوم که نزدیک به زرد اصلی بود و آبی کبالت یا اولترامارین که در موردشون صحبت شد هم میتونی رنگ سبز مطلوبی رو بسازی. اگر قصد تهیه سبز رو از بازار داری سبز کروم میتونه گزینه خوبی باشه. البته اگر کمی رنگ زرد کادمیوم بهش اضافه کنی قطعا نتیجه بسیار بهتری داره.
بنفش: برای رسیدن به رنگ بنفش ممکنه یه مقدار به مشکل برخورد کنی. درسته بین رنگ های فرعی بدست آوردن رنگ بنفش از ترکیب دو رنگ اصلی کمی مشکل تره اما چاره داره نگران نباش. بعد از اینکه آبی اولترامارین رو با قرمز آلیزارین ترکیب کردی بهتره کمی بهش سفید اضافه کنی.
رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد | رنگ در هنر های تجسمی چه نقشی دارد
هر رنگ درجه سوم از مخلوط کردن یک رنگ اصلی با رنگ فرعی یا درجه دوم حاصل میشه. پس اگر شما یک رنگ اصلی مثل قرمز رو با یک رنگ فرعی مثل نارنجی ترکیب کنی، نتیجه رنگ قرمز نارنجی؛ یعنی نارنجی متمایل به قرمز خواهد بود که جزو رنگ های درجه سوم محسوب میشه. این رنگ ها رو در چرخه رنگ ایتن روی دایره ای که رنگ اصلی و فرعی رو احاطه کرده میبینی.
رنگ های درجه سوم شامل : زرد + نارنجی = زرد نارنجی * قرمز+ نارنجی = قرمز نارنجی* قرمز + بنفش = قرمزبنفش * آبی + بنفش = آبی بنفش * سبز+ آبی = سبز آبی * سبز+ زرد = سبز زرد
-
پاساژ رنگی چیست؟
گفتیم که اگر یک رنگ اصلی رو با یک رنگ درجه دوم ترکیب کنی یک رنگ درجه سوم ساخته میشه .
مثال: از ترکیب زرد و نارنجی رنگ زرد نارنجی تشکیل میشه. در واقع رنگ درجه دوم که همون نارنجی هست حد فاصلی بین رنگ زرد و زرد نارنجی محسوب میشه. از همین رو رنگ های درجه دوم رو پاساژ رنگی یا حد فاصل می نامند. بنابر این پاساژ رنگی همون رنگی هست که بین رنگ اصلی و رنگ درجه سوم قرار میگیره.